لینک باکس افزایش بازدید
1- نخستين نكته كه تعداد زيادي از كارشناسان امنيتي غربي هم به آن اشاره كرده اند اين است كه تنها مدرك موجود در اين پرونده، اعترافات «منصور ارباب سيار» در بازداشتگاه اف بي آي است و بيش از حرف هايي كه او زده، در واقع هيچ مدركي وجود ندارد. سوال اين است كه «ارباب سيار» كه گفته مي شود روز 29 سپتامبر (7 مهر) بازداشت شده تحت چه شرايطي اعتراف كرده است و با توجه به سوابق اعتراف گيري ها در آمريكا، آيا عجيب است كه وي تحت فشار مجبور به اعتراف دروغ عليه ايران شده باشد؟!
علاوه بر اين، فرض كنيم ارباب سيار تحت شرايط عادي اعتراف كرده باشد. آيا اعترافات يك فرد بدسابقه و دزد دليلي كافي است تا بتوان ادعايي به بزرگي آنچه آمريكايي ها در بوق كرده اند را ثابت كرد؟
2- دومين شاهد كه شايد مهم ترين نكته اي باشد كه آمريكايي ها به آن اشاره كرده اند اين است كه «ارباب سيار» از داخل بازداشتگاه با غلام شكوري در ايران تماس گرفته و محتواي مكالمه آنها كه تأييدكننده وجود پروژه ترور است، ضبط شده است. همين كه آمريكايي ها از اين موضوع به عنوان مهم ترين مدرك موجود در پرونده ياد مي كنند نشان دهنده آن است كه موضوع در حقيقت چقدر مضحك است!
اولاً از كجا معلوم است كه «غلام شكوري» كه مثلاً مي تواند يكي از بستگان ارباب سيار باشد، همان كسي است كه آمريكايي ها ادعا مي كنند؛ يعني يك مأمور نيروي قدس ايران؟
ثانياً اساساً چطور مي شود فهميد كسي كه با او تماس گرفته شده غلام شكوري است؟ آيا براي آمريكايي ها كار سختي بوده كه يك تماس تلفني ساختگي ترتيب بدهند؟
ثالثاً اگر واقعاً «غلام شكوري» يك افسر ورزيده اطلاعاتي در ايران است كه وظيفه او انجام عمليات درون خاك آمريكا است، آيا فردي با اين مشخصات مي تواند آنقدر ساده و خام باشد كه تلفني از درون خاك آمريكا (آن هم زندان كه مكالمات در آن كنترل مي شود)، درباره مسئله اي با اين درجه از حساسيت مذاكره كند؟!
3- سومين شاهد اين است كه مطابق گزارش شبكه تلويزيوني العربيه در 20 مهر 1390 از محتواي پرونده، دادستاني آمريكا ادعا كرده است كه ارباب سيار پس از مذاكره با باند مكزيكي ابتدا به ايران، بعد به فرانكفورت، سپس به مكزيكوسيتي و نهايتاً در 29 سپتامبر به نيويورك سفر كرده و در همان جا بازداشت شده است. دو سوال اصلي در اينجا وجود دارد: سوال اول اين است كه ارباب سيار چه نيازي به اين داشته كه ريسكي به بزرگي سفر به ايران و سپس بازگشت مجدد به آمريكا را بپذيرد؟
و دوم، چه مدركي وجود دارد كه نشان بدهد ارباب سيار به ايران سفر كرده است؟ واقعاً اگر او در حال انجام توطئه اي به پيچيدگي ترور سفير عربستان در واشينگتن بوده، آيا عاقلانه است كه مستقيماً به ايران آمده باشد؛ جايي كه سفر همه اتباع آمريكايي به آن بي شك توسط سيا كنترل مي شود؟
4- نهايتاً آخرين مدركي كه آمريكايي ها به آن استناد مي كنند اين است كه غلام شكوري از حسابي در ايران مستقيماً 100 هزار دلار براي منصور ارباب سيار در آمريكا فرستاده تا به رابط مكزيكي بدهد. اين جزو اصلي ترين شواهدي است كه اف بي آي به دادگاه نيويورك ارائه كرده است، اما نكته ظريفي كه در اينجا وجود دارد و دروغ بودن كل داستان را آشكار مي كند اين است كه در شرايط فعلي، اساساً انتقال پول به طور مستقيم از يك حساب در تهران به حسابي در آمريكا امكانپذير نيست و هم اكنون برخي شهروندان ايراني براي انتقال چند ده دلار براي فرزندان يا بستگان خود در آمريكا دچار مشكل جدي هستند. بنابراين، چطور مي توان پذيرفت مستقيماً از حسابي در ايران به يكباره 100 هزار دلار پول به آمريكا منتقل شده باشد؟!
نظرات شما عزیزان: