لینک باکس افزایش بازدید
یا آقای هاشمی در حال نجات دادن جریان انحرافی از نابودی کامل است؟ نگارنده، تردیدی ندارد که پروژه وارد کردن آیت الله رفسنجانی به ماجرای مخالفت با جریان انحرافی از جانب همان کسانی طراحی شده که ایشان را درگیر حمایت از فتنه ۸۸ نمودند. جریان ماسونی که هم اکنون در بزنگاه متلاشی شدن فتنه «جریان انحرافی» برای نجات آن دست و پا میزند…
صراط – میگویند؛ فرد بیکاری صبح اول وقت وارد شرکتی شد که روز گذشته در روزنامه آگهی استخدام یک منشی را داده بود. لذا خیلی آرام و با متانت روبروی فرد مصاحبه کننده نشست و برای پاسخ به سوالات اعلام آمادگی کرد. مصاحبه کننده ابتدا پرسید به کامپیوتر آشنایی داری؟ بیکار جواب داد: نه. دوباره پرسید: زبان انگلیسی بلدی؟ بیکار جواب داد: نه. باز پرسید: تا حالا منشی گری کردی؟ و باز جواب شنید:نه! پرسید سواد داری؟ گفت نه!! مصاحبه کننده که حسابی کلافه شده بود با عصبانیت گفت: پس برای چی اومدی اینجا؟ و بیکار با همان متانت و اعتماد به نفس اولیه گفت: آمدم اینجا هشدار بدهم که دور من یکی را برای استخدام در شرکتتان خط بکشید! وای به حالتان اگر بخواهید من را استخدام کنید!!!
حالا حکایت بیانیه جدید دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی است. بیانیه بی ربطی که دیروز، حیرت اهالی سیاست را برانگیخت. آقای هاشمی دیروز طی بیانیه ای با صدای بلند اعلام کرد که شریک جرم باند منحرف مشایی نیست! بیانیه ای که در آن آمده بود:
«در پی وقوع جریانات اخیر در عرصه سیاسی کشور و معرفی گروهی به عنوان جریان انحرافی که موضعگیری مراجع، علما، مسئولان و شخصیتهای مختلف و حتی رسانهها و برخی حامیان سرسخت سابق دولت را به همراه داشته بعضی افراد و محافل و رسانهها در اقدامی فرافکنانه، با توسل به شیوههای کودکانه سعی در تراشیدن شریک جرم برای گروه انحرافی دارند و با استفاده از ادعاهای خود ساخته همچون گروه رمال و جادوگر مرتبط با دولت با دفتر آیتالله هاشمی نیز در ارتباط بوده و یا توصیه آیتالله هاشمی رفسنجانی به یکی از اعضای مجلس خبرگان برای انتقاد نکردن از رئیس جریان انحرافی، سعی در انحراف افکار عمومی را دارند. هرچند به دلیل سخیف بودن این دست از ادعاها بنا به پاسخگویی نداشتیم ولی به دلیل برخی تماسهای مردمی، ضمن تکذیب اینگونه شایعات خود ساخته، امیدواریم خداوند آنها را موفق به صدق در گفتار و شجاعت در اعتراف به اشتباهات گذشته خود در بیان حقایق نماید.»
اساسا معلوم نیست چه کسی مدعی شده بوده که آقای هاشمی با باند منحرف مذکور مرتبط بوده که حالا باید تکذیب شود! بیانیه فوق خواننده اش را بیشتر به یاد جمله «آمدم اینجا هشدار بدهم که دور من یکی را برای استخدام در شرکتتان خط بکشید!!!» می انداخت تا یک تکذیبیه واقعی! با این وصف اشاره به نکاتی مهم در این میان ضروری است.
برای آگاهان به احوال آقای هاشمی همچون روز روشن است که ایشان به جهت حمایت تمام عیار از منافقینی که شیمون پرز آنها را خط مقدم ارتش اسرائیل در بحبوحه کودتای ناکام سال ۸۸ خوانده بود، دوران ورشکستگی سیاسی را طی می کنند. در واقع قمار فتنه ۸۸ برای آیت الله هاشمی رفسنجانی، حاصلی جز باخت ۹ دی نداشت. لذا آقای هاشمی مادامی که گذشته خود را در همگامی با فتنه گران اصلاح نکنند مردم روی خوش به ایشان نشان نخواهند داد. با این وصف تنها راه برون رفت آقای هاشمی از بن بست فعلی، پیوستن ایشان به صفوف در هم فشرده توده های چند ده میلیونی ملتی است که در ۹ دی ۸۸ منافقین فتنه گر را به زباله دان تاریخ فرستادند.
حالا اگر رجوعی دوباره به تحرکات اخیر ایشان (خصوصا بیانیه اخیر) نماییم، به وضوح شاهد ادامه همان بازی گذشته خواهیم بود. جناب آقای هاشمی به جای آنکه در پی عذرخواهی از ملت ایران به خاطر همپیمانی آشکار با منافقینی که حتی به ساحت قدسی سیدالشهداء (سلام الله علیه) هم رحم نکردند، باشند – با عرض پوزش از ایشان – در پی ماهی گیری از آب گل آلوده جریان انحرافی افتاده اند! در واقع ایشان به جای آنکه عملکرد ناصواب خود را اصلاح کنند، چند روزی است که می خواهند چنین وانمود کنند که در صف منتقدان اصولگرا و حزب اللهی جریان منحرفِ رخنه کرده در دولت هستند! حال آنکه برای ملت با بصیرت ایران هیچ تفاوتی در ماهیت باند فتنه ۸۸ (دوستان و همپیمانان آقای هاشمی) و باند منحرف اطرافیان آقای احمدی نژاد وجود ندارد. آقای هاشمی یک جوری از جریان انحرافی اعلام برائت نموده اند که هرکس نداند گمان می کند ایشان اساسا با هرچه انحراف و منحرف است مشکل دارند! جناب آقای هاشمی مردم را چه فرض کرده اند؟! یعنی فکر می کنند مردم، حمایت ایشان از شرکای اسرائیل و آمریکا را فراموش خواهند کرد؟! به واقع چه سرّی در کار است که ایشان و همفکرانشان همواره ملت را بی بصیرت فرض می کنند؟
اما نکته مهمتر در آن است که؛ ورود شتابزده آقای هاشمی به جرگه منتقدان حزب اللهی جریان انحرافی هرچند با سیاست «رودررویی با چهره منفور» صورت گرفته است. اما جناب آقای هاشمی را به یک نکته حیاتی توجه می دهیم و آن اینکه؛ سیاست «رودررویی با چهره منفور» همواره منتهی به این نتیجه نخواهد شد که «شخصیت روبروی چهره منفور بزرگ شود». گاهی اوقات ممکن است همین فرمول نتیجه معکوس داده و از قضا سرکهانگبین صفرا فزاید! چه اینکه رودررویی کسی که در ۹ دی ۸۸ با خشم ملت مواجه شده، با جریان منحرفی که در بدو سال ۹۰ با قهر ملت برخورد کرده، میتواند به نتایجی دور از پیش بینی منتهی شده و نه تنها آقای هاشمی را در حوزه افکار عمومی بالا نبرد، بلکه بخشی از مخالفان جریان انحرافی را نیز در مخالفت ورزیدنشان با این فرقه خطرناک، سست و مردّد کند!
نگارنده تردیدی ندارد که پروژه وارد کردن آقای هاشمی به ماجرای مخالفت با جریان انحرافی از جانب همان کسانی طراحی شده که ایشان را درگیر حمایت از فتنه ۸۸ نمودند. جریانی که در بزنگاه متلاشی شدن فتنه «جریان انحرافی» برای نجات آن دست و پا میزند. و امروز همان حلقه ماسونی فاسدی که آرزوی بقای نیم بند خود را در چهره کریه جریان انحرافی جستجو میکند، در پی آن است تا با دادن آدرسهای غلط به آقای هاشمی و نهایتا دو قطبی سازی فضای سیاسی کشور – به نحوی که تقابل «هاشمی – جریان انحرافی» شکل بگیرد – از مخالفت مردمی با سوابق منفی آقای هاشمی در فتنه ۸۸ استفاده کرده و بر وزن از دست رفته جریان انحرافی بیافزاید. در حقیقت وارد کردن آقای هاشمی به جرگه مخالفان جریان انحرافی، خدعه ای است که از جانب ماسونهای پشت پرده فتنه ۸۸ (و به احتمال بسیار زیاد، بدون اطلاع شخص آقای هاشمی) اداره می شود. جریان پلیدی که این روزها نا امیدانه شاهد نابودی فتنه جدیدی است که با نفوذ در دولت اصولگرا در حال سازماندهی آن بودند، اما باز هم بصیرت بی نظیر ملت نقشه آنها را نقش بر آب ساخت
نظرات شما عزیزان: