لینک باکس افزایش بازدید
مدتي است كه حوادث ناگوار طرح ريزي شده توسط فرقه انحرافي، كام شيرين حاميان پرشور دكتر احمدي نژاد - كه حماسه باشكوه 22 خرداد را آفريده اند - تلخ كرده است. اين تلخكامي وقتي به اوج خود رسيد كه فتنه گران مطرود ملت نيز وارد معركه شده و تلاش كردند تا از آب گل آلود شده توسط فرقه انحرافي، ماهي خود را صيد نمايند. فتنه گران كه تمامي تلاششان براي ريزش آراي دولت اصولگرا تا به حال ناكام مانده بود، با خوشحالي تمام از فرصت به دست آمده اين چنين طعنه زدند كه ملت در انتخاب رئيس جمهور اشتباه كرده است، چرا كه سرانجام مشخص شد «احمدي نژاد» نيز در برابر رهبري خواهد ايستاد و تسليم حكم حكومتي نخواهد شد!
كمي دقت نظر در اين ادعا مي تواند مغالطه فتنه گران را آشكار ساخته و نقشه و ترفند اين جريان را براي تخريب رئيس جمهور دولت اصولگراي دهم نقش بر آب سازد. براي اين كار كافي است تصور شود كه اگر موسوي به قدرت رسيده بود، چه وضعيتي در كشور حاكم بود.
1- اگر امروز بعد از گذشت شش سال از قرار گرفتن «مردي از جنس مردم» در رأس قوه مجريه، شاهد بروز برخي خطاها در تصميم گيري به واسطه نفوذ برخي جريان هاي انحرافي هستيم و همين قدر خطا را نيز هواداران رئيس جمهور تاب نمي آورند، بايد گفت كه در صورت به قدرت رسيدن سران فتنه، هر روز بايد منتظر چنين اقداماتي با شدت و حدت بيشتري مي بوديم.
عدم تبعيت از رهبري و ايستادگي در برابر حكم ولايي، يكي از اولويتهاي اصلي و استراتژيهاي كليدي بود كه فتنه گران براي دولت آينده به رياست موسوي طرح ريزي كرده بودند. اين جريان بر اين باور بود كه آنچه موجب شد تا جريان دوم خرداد ناكام بماند، عدم ايستادگي و مخالفت صريح خاتمي با فرامين و رهنمودهاي رهبري بود! و همين امر موجب شد تا برنامه هاي ساختارشكنانه دوم خرداد كه در قالب سناريوي توسعه سياسي دنبال مي شد، بي اثر بماند. همه به خاطر دارند كه «مصطفي معين» در انتخابات رياست جمهوري نهم به عنوان نماد اين جريان ساختارشكن با اين شعار به ميدان آمده بود كه چيزي به نام «حكم حكومتي» را قبول نداشته و تسليم آن نخواهد شد!
هر چند معين در آن انتخابات با بي رغبتي ملت، جايگاهي بهتر از مقام پنجم را كسب نكرد و توطئه فتنه گران شكست خورد، اما بار ديگر اين جريان آمده بود تا كار ناتمام دوران دوم خرداد و خاتمي و معين را اين بار با چهره بازي خورده و متوهمي چون ميرحسين موسوي در دوره دهم رياست جمهوري به اتمام رساند. توطئه اي كه با عدم اقبال اكثريت ملت در 22 خردادماه 88 بار ديگر ناكام ماند.
2- سناريوي فتنه گران براي عبور از ولايت فقيه، برنامه اي نبود كه توسط لايه اي از مشاوران و افراد ذي نفوذ طرح ريزي و به سران فتنه القا شود، بلكه توطئه اي بود كه بي شك در صورت رسيدن به قدرت، رأساً توسط سران فتنه دنبال مي شد. اين در حالي است كه حادثه پيش آمده در دولت دهم، سناريويي بود كه توسط جرياني انحرافي و نفوذ كرده طرح ريزي شده و متأسفانه با ترفندي، رئيس جمهور را نيز غافلانه وارد اين بازي كردند.
حوادث پس از انتخابات و تلاش سران فتنه براي تحقق سناريوي براندازانه كودتاي مخملي و ايستادگي تمام عيار در برابر فرامين رهبر معظم انقلاب اسلامي اين ادعا را به خوبي ثابت مي كند كه اين افراد در صورت كسب قدرت نيز قصد ايستادگي در برابر ولي فقيه را در سر مي پروراندند. اين در حالي است كه رئيس جمهور منتخب مردم بارها تبعيت و ارادت خود را به رهبري انقلاب اعلام داشته و خود را ملزم به پيروي از فرامين ايشان مي داند.
3- نكته ديگر واكنش هواداران اين دو گروه نسبت به حادثه پيش آمده است. تقريباً مي توان گفت تمامي دوستداران و علاقه مندان دكتر احمدي نژاد هنگامي كه از اين حوادث تلخ مطلع شدند، بلافاصله ضمن ابراز نگراني و انتقاد، خواستار بازگشت وي از راه اشتباه و تبعيت مطلق و بدون چون و چرا از مقام معظم رهبري شدند. به واقع اين هواداران در اختلاف پيش آمده همچنان در خط صحيح اصولگرايي - كه حمايت از ولي فقيه زمان است - باقي ماندند و نامزد مورد علاقه خود را مقصر دانستند.
اما در صورت به قدرت رسيدن بازي خورده اي چون موسوي، به ضرس قاطع مي توان گفت كه در سناريوي تقابل رئيس جمهور با رهبري، اغلب رسانه ها، گروه ها و شخصيتهاي حامي وي، به دفاع از موسوي و به مخالفت با رهبري وارد ميدان مي شدند؛ اقدامي كه متأسفانه نمونه هايي از آن در دوران دوم خرداد، همچنان در اذهان به خاطر مانده است
نظرات شما عزیزان: