لینک باکس افزایش بازدید
پایاننامه» یک فیلم افشاگر محسوب میشود که هدف محوریاش، آگاه کردن مخاطب و به ثبت رساندن تحرکات نیروهای سیاسی ضد مردمی و خیانتپیشه است
یکی از حوزههای مرتبط با سینما، سیاست است. فیلمهایی که در هر کشوری ساخته میشوند با سیاستها و منافع یک حکومت ارتباط و پیوستگی دارند. این مسئله تا آنجاست که به جرأت باید گفت یکی از عوامل ابرقدرتی آمریکا در قرن اخیر، هالیوود بوده است. فیلمهای هالیوودی در کنار تسلیحات و تجهیزات نظامی دو بال زورمداری حاکمیت ایالات متحده بودهاند. به همین دلیل هم هست که کاخ سفید از هر نوع کمک و حمایت مادی و معنوی از سینمای آمریکا کوتاهی نمیکند. اما این وضعیت در ایران بسیار بغرنج است. شاید ایران تنها کشور صاحب صنعت سینما در دنیا باشد که سینمایش نه تنها پیوند چندانی با سیاستها و اهداف نظام حاکم ندارد که در اکثر موارد در تضاد است. این وضعیت حتی درباره بسیاری از فیلمهایی هم که از بیتالمال ارتزاق میکنند صادق است!
نوع برخورد سینمای ایران با مسئلهای چون فتنه سال ۸۸ گویای این واقعیت تلخ است؛ به طوری که با گذشت بیش از دو سال از حوادث فتنهگون، هنوز هم فیلمهای قابل توجهی درباره این مسائل ساخته نشده. علاوه بر این دو فیلم هم با رویکرد حمایت از فتنه تولید شدهاند(فیلمهای «خیابانهای آرام» به کارگردانی کمال تبریزی و «گزارش یک جشن» ساخته ابراهیم حاتمیکیا).
انتخابات دهم ریاست جمهوری و فتنه ۸۸ و عواقب و پیامدهای تلخ و شیرین آن مهمترین مسئله اجتماعی دوره ما و یکی از موضوعات قابل تأمل تاریخ خواهد بود. به همین خاطر، بحث پیرامون این مسئله فقط به این زمان محدود نمیشود، بلکه یکی از بحثهای بسیار مهم و پر مجادله در هر زمان دیگری در آینده نیز خواهد بود. هم از این رو، سینما –چه مستند و چه داستانی- میتواند به عنوان وسیلهای برای بازنمایی بسیاری از واقعیتها و حقایق مربوط به این قضایا و همچنین انتقال آن به نسلهای آینده کارکرد داشته باشد.
درحالی که در دومین سالگرد آغاز فتنه قرار داریم، هنوز هم آثار سینمایی قابل توجهی در این زمینه تولید نشده است؛ البته به جز عرصه مستند که در آن چند فیلم جالب توجه ثبت شده است. به گونهای که در حوزه سینمای داستانی، تنها فیلمی که با رویکردی آگاه کننده به طور مستقیم به وقایع پس از انتخابات میپردازد، فیلم «پایاننامه» است.
این درحالی است که در طرف مقابل، یعنی دشمنان کشور ایران، فعالیتهای فراوانی در این زمینه انجام شده است؛ به طوری که در بسیاری از جشنوارههای خارجی نیز این گونه فیلمها معرفی و تقدیر شدهاند. حتی در جشنواره فیلمی منتسب به دهه فجر انقلاب اسلامی نیز تعداد فیلمهای همسو با فتنه بیشتر از تعداد فیلمهای مخالف فتنه بود؛ تا آنجاکه تنها فیلم ضد فتنه این رویداد در مقر جشنواره نیز تحمل نشد و در هنگام نمایش، از سوی گروهی از مدعیان آزادی بیان هدف توهین قرار گرفت. اتفاقا حداقل خاصیت «پایاننامه» این بوده که در عمل و به شکلی عینی ماهیت جریان شبه روشنفکر بیهویت را برملا ساخت. شب نمایش این فیلم در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر را باید یکی از نقاط تاریخی رونمایی از چهره واقعی غربزدگان دانست و این افتخاری است که تنها فیلم «پایاننامه» از عهده آن بر آمد. یعنی توانست دنبالچه جریانی که همواره در پشت الفاظ خوشایندی چون آزادی بیان و تکثرگرایی و دموکراسی سنگر میگیرد را به خوبی به مردم معرفی کند.
این فیلم با وجودی که ساخته یک فیلمساز کمتجربه و نوجوست، از نظر محتوایی چند قدم جلوتر از بسیاری از سینماگران مدعی بوده و از نظر ساختاری و هنری نیز چندان از آنها عقب نیست.
فیلم «پایاننامه» دومین ساخته حامد کلاهداری است که از معدود فیلمهای ژانر سیاسی سینمای ایران محسوب میشود. داستان فیلم درباره چند دانشجوی جوان است که در کوران آشوبهای پس از انتخابات سال ۸۸ قصد رساندن پایاننامه خود به یکی از اساتید را دارند. اما در تعقیب استاد، به خانه مشکوکی برمیخورند. کنجکاو میشوند که درباره محلی که استادشان نیز وارد آن شده آگاهی پیدا کنند. به همین دلیل وارد آنجا میشوند و میفهمند که مقر هماهنگی و اجرای ترور و آشوب است. جایی که در آن یکی از عناصر مرتبط با سفارت انگلیس نیز حضور دارد.
در واقع در فیلم «پایاننامه» سعی شده تا چکیدهای از رفتارهای جریان موسوم به فتنه در آن خانه معرفی شود. ارتباط با بیگانگان، حضور برخی از آقازادگان فاسد در طراحی آشوبها، ایجاد تصاویر جعلی برای تغذیه رسانههای خارجی، طرح نقشه برای ترور و… از جمله این رفتارهاست. آن محل، استعارهای از جعبه سیاه فتنه است که فیلم مخاطب را وارد آن میکند تا به شکلی نمادین با بسیاری از حیلهها آشنا شود.
درباره چگونگی ترسیم این مسائل میتوان بحث کرد که آیا به خوبی از آب درآمدهاند یا نه، اما اتفاقاتی که در این فیلم بازروایی میشوند، واقعیتهایی هستند که نمیتوان آنها را انکار کرد.
«پایاننامه» یک فیلم افشاگر محسوب میشود که هدف محوریاش، آگاه کردن مخاطب و به ثبت رساندن تحرکات نیروهای سیاسی ضد مردمی و خیانتپیشه است. به همین دلیل بیش از آنکه به درام و قواعد آن وفادار باشد، در پی بیان حرفها و دغدغههایی برای غبارزدایی از تاریخ است. با این همه میدانیم، یک پیام و محتوای خوب تنها در قالب و فرمی مناسب، قدرت تأثیرگذاری پیدا میکند. به خصوص در هنرهای جدید و مدرنی چون سینما و تئاتر که فرم، نقش مهم و تعیین کنندهای در نحوه انتقال مفاهیم به مخاطب دارد. چه بسا اگر برای یک حرف خوب ساختار متناسبی بنا نهاده نشود، پیام به درستی به دریافت کننده نرسد. خوشبختانه فیلم «پایاننامه» حرفهای مهم و بزرگی میزند.
فیلم شجاعی است و از بیان حقایق نمیترسد. اما متأسفانه ظرف انتخاب شده در آن، همشأن و در تراز این مظروف نیست. چراکه به کار گرفتن روایت و ساختاری قدرتمند و فاخر برای موضوعهای مهم و بزرگ، بسیار حیاتیتر از سوژههای سطح پایین است.
نظرات شما عزیزان: