لینک باکس افزایش بازدید
جهان نیوز : زخمی که اراذل و اوباش، هفته گذشته به چشم حجت الاسلام فروزش زدند و این زخم او را تا مرز نابینایی پیش برد برگ کوچکی بود از خطراتی که همواره بسیجیان و روحانیون کشور در مقابل آنها سینه سپر کرده اند.
کم نبوده است در فتنه ها و اوباش گری های مختلف که همیشه این بسیجیان و روحانیون و قشر ارزشی بوده اند که در صف اول دفاع از امنیت مردم و روشنگری ایستاده اند و بیشترین آسیب ها را نیز متحمل شده اند.و عمق این مظلومیت آن هنگام هویداتر می شود که دشمنان این ملک و مملکت، بغض آلوده از کینه ای که از مقاومت فرزندان جان بر کف مردم بر دل کشیده اند، آنان را آماج حملات تبلیغاتی خود قرار می دهند و عده ای در داخل هم این صحبت ها را باور می کنند.
آسمان آبی ایران اسلامی، امروز اگر چشم مجروح شده حجت الاسلام فروزش را در برخورد با اراذل و اوباش می بیند، در روزهایی قبل تر از این هم شاهد تشییع پیکر فرزندان خوبش بود که در ماجرای قبیح فتنه، جان را بر سر امنیت ما و مردم گذاشتند و همچون جانباز کربلا، با سر و رویی شکسته و خونین، سر به دامان سیدالشهدا گذاشتند و شهید شدند.
ایران اسلامی ما مگر می تواند مجروحین و شهدای بسیجی و انتظامی فتنه هایی مثل تیرماه ۷۸ یا خرداد ۸۸ را فراموش کند…؟!کاروان این کربلائیان عاشق، همواره در کنار مکتب امام(ره) زیسته است و مگر نه اینکه شرط اول عاشقی پاکبازیست…؟!
و حال آنها که در تارهای سیاه تنیده خود، خواب تخریب بسیج و روحانیت را می بینند و حرف های نخ نمای سلطنت طلب ها را نوشخوار می کنند، آیا در مقابل خون های جاری شده ای که آخرینش را بر قامت حجت الاسلام فروزش دیدند، باز هم فرافکنی و سکوت می کنند یا اینکه این بار را صفت به خرج می دهند و در علن خواهند گفت که بسیج و بسیجی پاک مانده است چون با مکتب خمینی(ره) عهدی جانانه دارد.
و این عهد چه بسا یک روز تکلیف حضور در میدان جهاد اصغر را بر دوش بسیجی می گذارد، روز دیگر درس خواندن و تولید علم را و در یک لحظه شاید دفاع از جان و ناموس هرآنکس که در زیر آبی بی انتهای ایران اسلامی می زیَد و نفس می کشد. حتی با آنکه شاید همین ناموس پنداشته شده با بسیجی ها و صفایشان میانه ای ندارد و حتی اگر شاید خود را دشمن آنها هم می داند.و در این میانه شاید مظلومیت بسیجی ها بی انتها باشد… که حتی با اینکه در هنگامه پرتاب گازهای اشک آور در اغتشاش اوباش، بچه های کوچک و پیرترها را از مهلکه به در می برند… حتی با اینکه برای امنیت من و تو نارنجک به خودشان می بندند و زیر تانک می روند و حتی با اینکه بی خیال سلامتی و بینایی و لذت هایی که زندگی می تواند برای یک آدم سالم داشته باشد، به چند اوباش مزاحم حمله ور می شوند و مجروح و معلول می شوند تا ناموس دیگران! را نجات بدهند؛ مورد بی مهری قرار می گیرند و عده ای هر طور دلشان می خواهد با بچه های خوب خمینی(ره) رفتار می کنند.
بسیجی ها باید در صحنه بمانند تا ضد انقلاب و دشمنان مردم و کشورمان هرچه می خواهند به ما بگویند و آنگاه، ما درد غریبی را به یک غمزه نگاه سیدعلی سودا کنیم.و اینکه درد است… بگذار تمام زخم های عالم هم بیایند و بر جان و جسم ما بنشینند تا ما در این معامله عاشقانه دستمان بازتر باشد و با سری افراشته تر در مقابل رهبرمان بنشینیم و بر گرد کعبه عشق طواف کنیم
نظرات شما عزیزان: