لینک باکس افزایش بازدید
برنا گزارش داد: علیرضا سجادپور گفت: به آنهایی که نگران بودند، ˝پایاننامه˝ درباره ندا آقاسلطان باشد، نوید میدهم، ۲ فیلم درباره آقاسلطان در حال ساخت است تا بر نگرانیهایشان افزوده شود.
علیرضا سجادپور در آستانه اکران فیلم سینمایی “پایاننامه” به کارگردانی حامد کلاهداری درباره حواشی این اثر و تولید فیلمهایی با مضمون سیاسی گفت: متاسفانه برخی افراد که نان پز آزادیخواهی را خوردهاند و با چهرهای اپوزیسیون از امکانات کشور استفاده میکنند، دوست ندارند واقعیتها برای مردم روشن شود، به همین دلیل چنانچه ساخت فیلم سیاسی باب شود دیگر دلیلی برای مظلومنمایی نخواهند داشت از اینرو مقابل تولید و نمایش آثاری همچون “پایاننامه” میایستند.
وی درباره حاشیههایی که در زمان تولید این اثر و نسبت دادن فیلم به نداآقاسلطان بوجود آمد، گفت: “پایاننامه” درباره نداآقاسلطان ساخته نشده است اما به تمام کسانی که نگران این امر بودند هشدارو نوید میدهم، ۲ فیلم درباره آقاسلطان درحال ساخت است و ما قطعا درباره وی فیلم خواهیم ساخت.
“پایان نامه” با مضمونی اجتماعی داستان چهار دانشجو را روایت می کند که برای رساندن پایان نامه شان به استاد، به طور ناخواسته درگیر ماجرایی پیچیده می شوند. بستر وقوع این داستان در ماه های پس از انتخابات سال ۸۸ است که موجب می شود برخی از زوایای پنهان حوادث آن زمان به صورت نمادین آشکار شود.
محمدرضا شریفی نیا، داریوش ارجمند، احمد نجفی، جمشید هاشم پور، حامد کمیلی، بهاره افشاری، کامران تفتی، محمد صادقی، چکامه چمن ماه، هادی دیباجی، نیما شاهرخ شاهی، علی اوسیوند، میرحسین معلومی، میرطاهر مظلومی و مریم کاویانی و … بازیگران اصلی این اثر سینمایی هستند
فیلم سینمایی “پایان نامه” که پخش آن را برای اکران عمومی موسسه “جبرائیل” به مدیریت محسن صادقی بر عهده دارد، به زودی و پس از فیلم سینمایی “جدایی نادر از سیمین” در گروه سینمایی استقلال به روی پرده می رود.
عماریون”- نمی دانم در این مملکت چرا عده ای از سیاسیون در طول زمان وبنا به خواست اطرافیانشان مواضعشان به طور علنی تغییر می کند و وقتی این پدیده خطرناک می شود که اینان در برخی جایگاه های خاص قرار گیرند:
۱- این تصمیمی که امام امت گرفته اند همان طور که برای ملت مفید بود نسبت به آقای منتظری هم مفید بود. دشمن می خواست از این کانال یعنی کانال فقه و تعهد تقوا چه بلایی به سر ما بیاورد، هنوز عمقش را نفهمیده ایم…. خداوند به آقای منتظری و به مردم لطف کرده است که امام با همه ی عواطف و علاقه اش وقتی نظام و اسلام را در خطر ببیند از همه ی عواطف می گذرد و حاصل عمرش را می گذرد و حاصل عمرش را فدا می نماید و به فریاد اسلام و مسلمین می رسد. (روزنامه جمهوری ۱۶/۲/۶۸)
قضیه ی آقای منتظری که اتفاق افتاد، روحانیت یا سکوت کردند و یا تأیید و تنها من بودم که در این وسط ایستادم. (۲۹/۵/۸۸ دفتر حاج آقای صانعی با حضور جمعی از اصلاح طلبان)
۲- آقا دو تا کلمه علیه انقلاب حرف زده، خب عصبانی شده. درست، ولی مجازاتش هم این است که چهار تا شلاق به او بزنیم! (۶/۷/۶۵)
امید ضد انقلاب از اوین باید قطع شود. اوین باید محیط ترس باشد، اوین باید محیط رعب باشد! … این اشتباه است که بگوییم آقا هیچ کس نترسد. نه آقا. ضد انقلاب باید از اینکه می گویند می بریمت اوین، لرزه بر تنش بیفتد! (۱۹/۴/۶۴)
ای آقایان! هرگز از صدمه و ضربه به انقلاب نترسید و تا فردی حرف زد با این استدلال که سخن او صدمه ای به انقلاب است با او برخورد نکنید …اگر فردی هم علیه انقلاب حرف زد با حرف جوابش را بدهید. (روزنامه اعتماد ملی ۱۴/۸/۸۶)
۳- این غلط است که آدم در مجامع عمومی مسوولان نظام و مملکت اسلامی را زیر سؤال ببرد بعد هم بگوید من خیرخواهم … در نظام اسلامی نصر ائمه ی مسلمین و خیرخواهی ولایت فقیه و مسؤولان آنان معنایش این نیست که در مجامع عمومی در بوق و کرنا کنیم، باید به خود آنها تذکر داد. (روزنامه جمهوری ۱۹/۱۱/۶۸)
و از زیر سؤال بردن می گذرد. و توهین ایشان (مرجع تقلید ساختگی) به رئیس جمهور کشور در ۲۸/۵/۸۸ و رئیس شورای نگهبان در ۷/۲/۸۸٫
در این نشست که به بهانه یک برنامه و جشن خانوادگی یکی از شرکتکنندگان برگزار شده است و شرکتکنندگان به صورت خانوادگی در باغ یادشده حضور داشتند، برخی از تصمیمات مهم در خصوص مقابله با دولت و اصولگرایان به شرح ذیل اتخاذ شده است:
۱_ دامن زدن به شایعه سیاه احتمال تقلب در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی توسط جریان انحرافی دولت.
۲_ ایجاد شایعه خریداری رأی توسط جریان یادشده در شهرهای کوچک و مناطق مرزی کشور.
۳_ سکوت در برابر اختلافات داخلی دولت با این استدلال که ادامه یافتن درگیریهای داخلی موجب فرسایش توان دولت و اصولگرایان خواهد شد.
۴_ مسکوت باقی نگهداشتن احتمال ارتباط برخی از عناصر نزدیک به دولت و جریان انحرافی، با اعضای حزب غیرقانونی مشارکت و کارگزاران سازندگی.
۵_ اتخاذ رویکرد دوگانه در خصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی میان هواداران فتنه مبنی بر تحریم در نقاطی که امکان موفقیت کمتر از سایر مناطق کشور است و در عین حال استفاده حداکثری از عناصر سفید جریان فتنه در شهرهای بزرگ خصوصاً تهران برای بهدست آوردن کرسیهای مجلس.
این مسیر بهصورت ملموسی در اظهارنظرها و موضعگیریهای رسانهای اصحاب جریان فتنه نیز قابل ردیابی است
رئیس بنیاد باران خانه نشینی امیرمومنان(ع) را علت روی کار آمدن استبداد در جوامع اسلامی دانست و گفت حضرت زهرا برای مقابله با این مسئله از علی(ع) حمایت می کرد.
به گزارش فتنه نیوز به نقل از کیهان، محمد خاتمی گفته است: اگر زهرا(س) از علی(ع) حمایت می کند بخاطر این نیست که شوهر اوست یا بستگی خویشاوندی دارد. او می گوید که اگر علی(ع) حکومت می کرد، عدل را حاکم می کرد، جایگاه جامعه را بالا می برد، در مقابل بیداد و ستم می ایستاد و مردم را در راه راست و پاک پیش می برد. آنچه زهرا(س) می خواهد چنین حکومتی است و از اینکه نیست، رنج می برد و ملامت می کند که چرا از آنچه اسلام آورده بود و قرار بود پیروی شود، دوری شد.»
وی بلافاصله اضافه کرد: «در مورد پیش بینی حاکم شدن استبداد، ابن خلدون ظاهرا اولین کسی است که این موضوع را بیان کرده است که ۵۰ سال بعد از رحلت رسول الله(ص)، خلافت اسلامی به پادشاهی موروثی تبدیل شده است.»
وی افزود: دیدیم که چه فاجعه ای رخ داد و جامعه اسلامی به چه روزی افتاد. وجود ۳ خلافت درگیر با یکدیگر همزمان در شرق و غرب و شمال جهان اسلام، نشانه بحران مشروعیت بود.
خاتمی تصریح کرد: «من در کتاب «آیین و اندیشه در دام خودکامگی» سعی کرده ام تا این موضوع را در حد آگاهی اندک و توان متواضع خودم بیان کنم و بارها گفته ام مشکل ما استبدادزدگی تاریخی است که تا درمان نشود، هر راهی و کاری که پیشنهاد شود به بیراهه می رود و دشواری ایجاد می کند.»
در واقع خاتمی در این سخنان، خروج از حاکمیت ولایت را علت افتادن در قهقرا و استبداد تاریخی عنوان کرده است. بنابراین باید از وی پرسید چگونه به بی آبرویی همراهی با دیکتاتورها و فتنه گرانی که اصل ولایت و رهبری را در آشوب آفرینی سال ۸۸ مورد هدف قرار داده بودند، تن داد و حاضر شد مقابل قانون اساسی، جمهوریت و اسلامیت نظام بایستد و در صفی قرار گیرد که بقایای سلطنت پهلوی، دیکتاتورهای فرقه منافقین و… نظایر آنها در آن صف ایستاده بود
سياسي در ايام فاطميه
خاتمي در ايام شهادت جانسوز حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها ، جشن تولد يكي از زنان اصلاح طلب را تبريك گفت.
وي با انتشار نامه اي در پنج شنبه گذشته كه بروي برخي از خروجي هاي رسانه اي جريان فتنه قرار گرفت ، با بي اعتنايي تمام نسبت به ارزشهاي مذهبي كشور ، جشن تولد فخر السادات محتشمي پور را تبريك گفت.
اين اقدام در حالي صورت ميپذير كه خاتمي بعنوان چهره اي ملبس به لباس مقدس روحانيت و استفاده هاي مكرر از عنوان و وجاهت سيادت ، عملا با گام برداشتن در طريق تساهل و تسامح افراطي در دين هم اكنون در شرايطي قرار گرفته است كه حتي احترام عزاي مادر سادات را نيز با بي توجهي زير سوال برده و در جشني آنهم علاوه بر زواياي توهين به مقدسات ، سياسي و فتنه گرانه حضور پيدا ميكند.
بديهي است كه ايستادن در برابر حكومتي كه متصل به امام زمان (عج) است منجر ميشود تا افراد ديگر همان اعتقادات اوليه ديني را هم نداشته باشند و اثر وضعي مخالفت در برابر حق ختم به اين نقطه شرم آور شود كه در روزهايي كه تمامي ملت ايران عزادار شهادت بانوي دوعالم هستند ، دغدغه وي برگزاري و داغ كردن تنور جشن تولد يك عنصر مساله آفرين سياسي شود.
اين لج بازي با نظام اسلامي است كه اكنون جريان فتنه را در برابر لج بازي با مقدسات و مسلمات اخلاقي جامعه اسلامي قرار داده است و صفحات شرم آوري را در كارنامه ايشان براي هميشه تاريخ كشور ثبت و ضبط كرده است.
برخي از سايتهاي وابسته به فتنه گران نيز تصاوير مختلفي ازين جشن تولد در ايام عزاي مادر ائمه حضرت زهرا اطهر را منتشر نمودند.
علي رغم اين موضوع متاسفانه رسانه هاي ارزشي از انتشار خبر مذكور تا اين لحظه خودداري كرده اند.
طبيعتا انتشار اخباري ازين دست نشانگر ماهيت غير مذهبي جريان مدعي اصلاحات مذهبي مي باشد.
انتخابات دهم با تمجید از روال زندگی بدون تجمل مردم در اوایل انقلاب، از فراگیر شدن هژمونی طبقات فرا دستتر در جامعه و تسری آن به سمت اقشار انقلابی انتقاد میکرد، مروری بر زندگی وی در سالهای قبل، میزان پایبندی به این باور را نشان دهد…
آیا موسوی ساده زیست است؟
در طول ۲۰ سال سکوت موسوی و در جریان انتخابات دهم، طرفدارانش او را شخصیتی ساده زیست و مردمی معرفی میکردند. در حالی که ساده زیست بودن باید تمامی ابعاد شخصیت و زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فرد را در بر بگیرد. به عبارت دیگر کسی که با کانونهای قدرت و ثروت پیوند دارد و در روز نیاز، همانند تبلیغات انتخاباتی اخیر از جیب گشاد این جماعت بهره میبرد؛ نمیتواند خود را در دایرهی افراد ساده زیست جای دهد.
موسوی خود نیز ادعای ساده زیستی دارد. وی در جایی با اشاره به روال زندگی بدون تجمل مردم در اوایل انقلاب، با تمجید از این شیوه میگوید: «در سالهای نخست پیروزی انقلاب یک نوع رجوع به سادهزیستی، همنشینی با فقرا، به درد مردم رسیدن و فرار از دنیازدگی در میان تمامی نیروهای اسلامی پیدا شد و گسترش یافت. کمکم افتخاری شد که افراد، اندیشمندان و مردم به سمت قشرهای پاییندستتر رجوع کنند. گاهی ممکن است به نظر بیاید که این کار منّتی بر گردن مستضعفان بود درحالیکه اگر به مجموعهی دفاع مقدس و دههی اول انقلاب نگاه شود و اگر درست باشد که حیات معنوی یک ملت در حال بیداری و خیزش به اخلاقیات است، مشاهده میشود که سرچشمهی این اخلاق، ایثارگری و فداکاری در میان اقشار پایین دست و فرو دست است. اگر آمار کسانی که به جبههها شتافتند و خود و خانوادههای آنها از همه چیز خود گذشتند را نگاه کنید خواهید دید که اکثریت قریب به اتفاق این عزیزان از اقشار پایین جامعه هستند. اگر درست باشد که این ارزشهای اخلاقی بزرگترین سرمایهی این ملت باشند، باید گفت که در کشور شرایطی ایجاد شد و معنویتی در حال شکوفایی بود که این اقشار را باز به این زایندگی اخلاقی، ایدهها و آرمانها رساند. به همین دلیل این نخبگان انقلاب، مدیون مستضعفان هستند.»
وی با انتقاد از روند قدرتگیری طبقات فرا دست در جامعه میافزاید: «امروز در جامعه اتفاقاتی افتاده است که مشاهده میشود هژمونی طبقات فرا دستتر در جامعهی ما در حال فراگیر شدن است و به سمت اقشاری تسری پیدا کرده است که اخلاقیات انقلابی ما نشأت گرفته از آنهاست. یعنی همان پوششی که در طبقهی اعیان مشاهده میشود که بهطور کاریکاتور و مضحکش در طبقات پایین نیز دیده میشود و در مورد رفتارها نیز چنین اتفاقی را مشهود است و این یعنی آن هژمونی برعکس شده که فضا را آلوده کرده است؛ البته این مسأله مطلق نیست و حمایت مردم از انقلاب نشان دهندهیهمین مسأله است ولی به هرحال به عنوان یک خطر در جامعه بروز و ظهور دارد. تشبیه به مرفهین بیدرد و خلقیات آن یک ضایعه برای انقلاب است.»
اما باید دید این نظرات چه اندازه با زندگی سیاسی ـ اجتماعی موسوی سازگار است. شاید مروری بر زندگی وی در سالهای قبل به خوبی میزان پایبندی وی به این شعار را نشان دهد. «نقاشیان» از چهرههای سرشناس سیاسی در دههی اول انقلاب معتقد است: «با کنارهگیری موسوی و شناخت بیشتر از بعضی از اطرافیان ایشان، شک و شبهههایی به وجود آمد. موقعی که او کنارهگیری کرده بود، شنیده میشد که برای یک دندان درد ساده به خارج از کشور میرود. یا برای بیماریهای بسیار سادهای به انگلستان سفر میکند. برای یک چک آپ پزشکی ساده قلب به انگلستان سفر میکند. البته خیلیها به انگلستان سفر میکنند، ولی در مورد او که ادعاهای ویژهای در مورد سادهزیستی و حمایت از مستضعفان میکرد و میکند، این رفت و آمدها با علامت سؤال همراه است.»
مورد دیگر که در ساده زیستی موسوی تردید ایجاد میکند، این است که رقم نجومی صد میلیارد تومان هزینهی انتخابات موسوی از کجا آمده است؟ چه کسانی این پول را دادهاند؟ موسوی که معتقد است جزو مستضعفین است! جریانی که از این فرد حمایت و تحت عنوان جنبش سبز فعالیت میکند چه کسانی هستند؟
واقعیت امر این است که در طول دولتهای سازندگی و اصلاحات، فضایی را ایجاد کردند تا عدهای به قیمت تضعیف طبقات فرو دست جامعه، ارکان کلان اقتصاد کشور را به دست بگیرند و اینها بودند که در جریان انتخابات با تمام قوا از این جریان حمایت کردند.
در خصوص این رویه، موسوی و گرایش مراکز ثروت و قدرت به وی، شاید دور از واقعیت نباشد که مدعی شویم توجه بیشتر دولت نهم به طبقهی پایین دست و روستایی و نیز جملات شدید و غیرمنصفانهی موسوی به دولت، توانست موج خواستههای طبقهی متوسط و اقشار مدرن شهری را سوار بر حرکت انتخاباتی میرحسین موسوی کند. در نتیجه میرحسین که با گفتمان مستضعفین وارد شده بود با ندای بازگشت به ارزشهای اول انقلاب قصد داشت عموم تودهها و به خصوص طبقات پایین شهری را همراه خود سازد، طبقهی متوسط و بالای شهری را همراه خود میدید و البته برای عقب ماندن از موج حامیان جوان، مدرن و خواهان تغییر خود، ناگزیر بود تغییرات جدی را در گفتمان دههی شصتی خود وارد کند و یا حداقل مفاهیم مدرن جدیدی را به آن تزریق کند. به عبارتی موسوی در وضعیتی گرفتار آمده بود که ناگزیر به تغییرگشت. از یک سو جدیدترین رقیب او، یعنی احمدی نژاد با برخورداری از گفتمان خاص و سابقهی عملکردش در سفرهای استانی میتوانست به راحتی رأی اقشار پایین جامعه را همراه خود سازد و این شانس موسوی را برای پیروزی در طبقات پایین و شهرهای کوچک کم کرده بود و از سوی دیگر، حامیان جدی او از طبقات متوسط به بالا بودند.
چگونه آمیزهی توهم و دروغ موسوی را در برگرفت؟
یکی از جنجالیترین بخشهای تبلیغات انتخاباتی موسوی، خرافی، رمالگونه و دروغگو خواندن رییس دولت نهم بود. هنوز تصویر اتومبیلهای تبلیغاتی موسوی که تزیین شده با علامت دروغ ممنوع در خیابانها مانور میدادند از یادها نرفته است. وی این خط تبلیغی را در گفتوگوها و مناظرههای تلویزیونی و سخنرانیهای عمومی خود نیز دنبال مینمود. تا جایی که رهبر معظم انقلاب در نماز جمعهی تاریخی ۲۹ خرداد از این هجمههای بیسابقه به رییس جمهور قانونی کشور به شدت گلایه کرد. این شعارها و اتهام زنیها در حالی بود که مروری بر برخی اقدامهای موسوی در حین و بعد از انتخابات، از توهم و دروغگویی وی پرده بر میدارد. یکی از دلایل موسوی و تیم همراهش برای تقلب اعلام زود هنگام نتایج شمارش آرا توسط وزارت کشور بود، این در حالی است که شخص وی در آخرین ساعات روز ۲۲ خرداد و در کنفرانس خبری در جمع خبرنگاران خارجی در حالی که شمارش آرا به تازگی آغاز شده بود، با قاطعیت از پیروزی خود در انتخابات سخن گفت و بعد از آن نیز خواستار شمارش دقیق آرای خود از سوی وزارت کشور شد!
موسوی که برای دروغ بزرگ خود نتوانست سند متقنی ارایه دهد، به اقدامهایی تأمل برانگیز دیگری دست زد؛ شرکت در مجلس ختم «سعیده پورآقایی» یکی از قربانیان زندهی آشوبهای پس از انتخابات در مسجد جامع قلهک تهران که پس از چندی مشخص شد اساساً این فرد در قید حیات است. برخی از چهرههای سیاسی اینگونه اقدامهای وی را ناشی از توهم زدگی وی میدانند.
«محمدعلی ابطحی»، عضو مجمع روحانیون مبارز و از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات، طی دفاعیات خود در دادگاه نیز بر غلبهی توهم بر تصمیمات موسوی صحه گذاشته و با بیان اینکه «ما اصلاحطلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید میشنیدیم، نمیشنیدیم و در واقع صداهای جامعهی متوسط به بالا را میشنیدیم.»، تصریح کرد: «در واقع این توهم، توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس میکرد که تقلب ۱۱ میلیونی، امکان پذیر است.»
با این وجود، موضعگیری عجیب موسوی بعد از حوادث تلخ روز عاشورا نیز به خوبی نشان داد که وی تا چه اندازه حاضر است برای اثبات خود به دروغ و توهم در جامعه دامن بزند.
«خداجو» خواندن آشوبگران روز عاشورا که از قضا تعداد بسیاری از آنها پس از دستگیری به ارتباطات تشکیلاتی با منافقین و فرقهی بهاییت اعتراف کردهاند، فهرست این نوع مواضع موسوی را کاملتر نمود. وی پس از اعدام ۲ نفر از متهمان به بمبگذاری در محفل رهپویان وصال شیراز که حتی با انجمن پادشاهی ایران نیز در ارتباط بودند و جمع زیادی از مردم بیگناه را به شهادت رسانده بودند، طی اقدامی عجیب اعدام این ۲ نفر را محکوم نمود و آن را وسیلهای برای «ایجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن» دانست!
«محمدرضا تاجیک»، مشاور میرحسین موسوی در انتخابات، یک شب قبل از راهپیمایی ۲۲ بهمن ۸۸ با حضور در گفتوگوی ویژهی خبری، دربارهی روند مواضع و اقدامهای به دور از منطق موسوی طی حوادث پس از انتخابات، بدون نام آوردن از وی اعلام کرد: «طبیعی بود که توهم پیروزی، توهم تقلب میآورد.»
موسوی که احمدی نژاد را به خیال پردازی و توهم در عرصهی تصمیمگیری متهم میکرد، روحیهی ویژهای دارد که از چگونگی نگرش وی به عرصهی زندگی حکایت دارد. شاید طنز آمیز به نظر برسد اگر گفته شود که وی تحت تأثیر تولیدات مجموعهی تحت مدیریتش در فرهنگستان هنر قرار گرفته که خیال نقش ویژهای در آنها دارد. بنابر اسناد موجود از آثار منتشر شده در این فرهنگستان طی دورهی ۱۱ سالهی ریاست موسوی، میتوان به فصلنامهی خیال، ویژهنامههای نقش خیال، طرح خیال، نوای خیال،سایهی خیال، تصویر خیال، تندیس خیال، معراج خیال، اقلیم خیال، جوانهی خیال، آوای خیال، صور خیال، فصلنامهی خیال شرقی، ماهنامهی آیینهی خیال و … اشاره داشت.
یکی از سایت های جریان فتنه با «انحصار طلب» خواندن اصلاح طلبان تصریح کرد که این جریان در ایران خواهانی نداشته و این اصلاحطلبان هستند که خود را به جنبش سبز مردمی چسبانده اند تا مبادا از قافله عقب بمانند.
نویسنده این مطلب در ادامه با بیان اینکه جنبش سبز هنوز موضع خود با اصلاحطلبان مشخص نکرده است ،نوشت:در ایران اصلاحطلبان، جنبش سبز را دچار سردرگمی کردهاند. جنبش سبز مردمی باید موضع خود را با اصلاحطلبان مشخص کند و همینطور اصلاحطلبان موضع خود را با جنبش سبز روشن کنند.
این سایت همچنین در سوالی از اصلاح طلبان پرسید:سوال اساسی من این است که آیا اصلاح طلبان با جدایی حکومت از مذهب موافقند؟ آیا حاضر به یک ائتلاف با دیگر گروهای اپوزیسیون جهت اعلام همبستگی و اتحاد برای حمایت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران هستند؟
از نکات جالب این نوع محافل خطابه های سیاسی هواداران در هنگام از خود بی خود شدن می باشد که با تشویق حضار همراه است!
طیفی از روشنفکران غرب گرا که در جریان کودتای مخملی خودرا به رنگ سبز در آورده وژست نوگرایی سیاسی به سبک وطن فروشان فراری آن طرف آب گرفته اند ، اخیرا در تجمعات خود که ترکیبی از عوامل کف خیابانی فتنه و طیفهای مختلفی از اراذل و اوباش وبعضا هنرمند نماهایی که مدتهاست کوس رسوایی وبی آبرویی آنها به صدا درآمده است اقدام به هرزگی های پرخرجی نموده واز میهمانان خود از مشروبات الکلی وانواع مواد روان گردان پذیرایی می نمایند .
بنابر این گزارش گفته می شود جنبش سبز به این شکل سعی دارد جمع دوستان را گرم و از ریزش افراد جلوگیری نماید .
در همین راستا یکی از دعوت شدگان به این محفل خصوصی وکاملا پنهان در وصف این میهمانی به خبرنگار ما گفت:" راضی کننده بود ومیهمان ها هم به اتفاق نظر داشتند که این نوع محافل از پراکندگی هواداران جلوگیری می کند".
از نکات جالب این نوع محافل خطابه های سیاسی هواداران در هنگام از خود بی خود شدن می باشد که معمولا با تشویق حضار همراه است!
فرزند شاه مخلوع ایران که در سال های اخیر بویژه پس از فتنه ۸۸ درصدد اعلام وجود و سهم خواهی بر آمده است، با صدور بیانیه ای به حمایت از کارگران و به اصطلاح جذب آنان به سمت جریان متبوعش پرداخت!
وی با ادعای اینکه “در کشورهای پیشرفتۀ جهان، نمایندگان کارگران، سرمایه داران و مدیران اقتصاد با حق مساوی سر یک میز می نشینند”، علت آن را “استقامت و شهامت خود کارگران” دانست و مدعی شد که در ایران چنین چیزی وجود ندارد و کشور یکی از سیاه ترین دوره های حیات خود را در حق کشی کارگران سپری می کند.
گرچه جنایات فراوانی علیه مردم ایران بویژه قشر ضعیف و کارگر جامعه در کارنامه خاندان رضا پهلوی ثبت شده است اما وی به کارگران قول داده است که برخلاف اخلاف خود از کارگزان حمایت کند. پهلوی در ادعای جالبی خطاب به کارگران گفته است که “من از هیچ تلاشی برای دستیابی شما عزیزان به حقوق اساسی تان فروگذار نخواهم کرد.”
فرزند شاه مخلوع ایران که اخیرا بیانیه ای را در حمایت از اعضای گروهک تروریستی منافقین صادر کرده؛ از حامیان فعال جریان آشوب، میرحسین موسوی و مهدی کروبی خوانده می شود.
رضا پهلوی چندی پیش در مصاحبه با شماره اخیر هفته نامه فرانسوی پاری ماچ، در پاسخ به این سوال که آیا با موسوی در تماس هستید؟ اظهار داشت:به طور مستقیم با میرحسین موسوی در تماس نیستم، اما با اطرافیان او در تماس هستم.
وی چند روز پس از آن هم در گفتگو با ‘صدای آمریکا’ ضمن اعلام آمادگی برای همکاری با موسوی و کروبی برای ‘سرنگونی نظام’، گفت: ۱۵ سال پیش با آقای خاتمی خواستههایمان را در این نظام پیگیری کردیم که به نتیجه نرسید.