لینک باکس افزایش بازدید
امير قطر كه به تازگي در سفري چند ساعته به ايران آمد و گفته مي شود حامل پيام آمريكايي ها نيز بود، در برابر خواسته خود درباره سوريه، پاسخي قاطع از رئيس جمهوري ايران دريافت كرد.
روزنامه «الديار» لبنان در اين باره نوشت: اطلاعات رسيده نشان مي دهد پاسخ ايران اين گونه بوده است كه هر تجاوزي از طرف غرب به سوريه بر هر مسلماني واجب مي كند كه در كنار سوريه بايستد و اين كاري است كه ايران انجام خواهد داد.
الديار مي نويسد: طبق اين اطلاعات، مسئولان ايراني به امير قطر تأكيد كرده اند سياست آمريكا امور منطقه را به سوي رويارويي مستقيم سوق مي دهد كه پيامد آن دامن همه را مي گيرد و هر تعرضي به سوريه سبب آغاز جنگ در منطقه مي شود.
گزارش تبیان، این روزها بحث بر سر جریان انحرافی ماهیتشان، دیگاه هاشان و عملکردشان زیاد است. و بسیاری علاقه مندند که در اینباره بدانند و گفتگو کنند.
"صراط" - سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ساروز میلاد حضرت امام حسین (ع) در خصوص ادامه بازداشتها و برخوردها با عوامل جریان انحرافی توسط سپاه گفت: با توجه به اینکه سپاه ضابط قوه قضائیه است و همچنین بدلیل اینکه پرونده برخورد با جریان انحرافی دارای پیچیدگی های خاصی است براین اساس به صلاحدید قوه قضائیه سپاه اقدام به دستگیری و بازداشت این افراد نموده است.
وی ادامه داد: این افراد تخلف امنیتی ندارند بلکه بیشتر تخلفات شان در حوزه های اقتصادی و اخلاقی است و افرادی که دستگیر شده اند ارتباط بسیار نزدیکی با چهره های اصلی این جریان داشته اند.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه قوه قضائیه برخورد با افرادی که فعلا مرتبط با جریان انحرافی هستند را برعهده سپاه گذاشته است، گفت: البته افراد دیگری هم در دست اقدام و برخورد قرار دارند که آنها ارتباطی با جریان انحرافی ندارند.
وی تصریح کرد: بنابراین سپاه چون طبق قانون ضابط قوه قضائیه است بر اساس حکم قاضی دادستانی اقدام به دستگیری این افراد کرده است.
به گزارش صراط نیوز ، سردار جعفری همچنین در خصوص چرایی اینکه چهره های اصلی جریان انحرافی بزرگترین مانع را سپاه و بسیج می دانند نیز گفت: ما خدا را شکر می کنیم که سپاه و بسیج تا حدی در انجام این وظیفه انقلابی خود که برخورد با همه جریانات مخالف انقلاب اسلامی است خوب عمل می کند به طوری که منحرفین چنین برداشتی را دارند وامیدواریم در آینده دقت عمل مان در این رابطه بیشتر شود.
سردار جعفری درباره ماهیت جریان انحرافی عنوان کرد: این افراد با بهره گیری از قدرت و یا نزدیک کردن خود به مراکز قدرت و ثروت در صدد رسیدن به مقاصد خود هستند.
وی مبنای حرکت جریان انحرافی را مسائل دنیوی و نفسانی دانست و ابراز امیدواری کرد که با صبر، حوصله و هوشمندی مسئولان و توجه به ماهیت حرکت جریان انحرافی مقابله لازم صورت گیرد.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه برخوردها با جریان انحرافی ادامه خواهد داشت، گفت: نگرانی در مورد این حرکت جریان انحرافی وجود ندارد چون حرکت های انحرافی خیلی بزرگتری را جامعه اسلامی ایران پشت سر گذاشته است و جریان انحرافی که الان وجود دارد خیلی مطرح نیست و انشاءالله این هم رفع خواهد شد و باید خود را برای انحرافات و پیچیدگی های بزرگتری که ممکن است در آینده بر سر راه انقلاب ظاهر شود آماده کنیم.
گروه انحرافي از مدتها قبل به صورت مستقيم و غير مستقيم در حال آماده كردن مقدمات حضور خود و چهرههاي وابسته به خود در انتخابات مجلس نهم شوراي اسلامي است.
منحرفين، بر طبق آنچه كه پيشبيني ميشد و در اخبار منتشر شده نيز بيان شده است؛ قصد دارد با استفاد از سياست "گريز از مركز " به جاي حضور پر رنگ در فضاي انتخاباتي پايتخت، در استانهاي كشور حضور يابد و با دست يازيدن به راهبردها و دستورالعملهايي كه عمدتا از جانب ليدر اصلي اين گروه پراكنش يافتهاند، زمينه حضور خود در مجلس نهم شوراي اسلامي را فراهم كند.
راهكارهاي گروه انحرافي براي حضور در فضاي انتخاباتي استانها شامل فرمانها و دستورالعملهايي است كه هريك منتج به پياده سازي سياستها و اهداف اين گروه در به دست آوردن برخي كرسيهاي مجلس ميشود.
اهدافي چه از قبيل اينكه شخصي با تابلوي همين جريان و يا حمايت از چهرههاي اصلي جريان انحراف وارد گود انتخابات شود و يا اينكه اشخاصي به مجلس راه يابند كه در پايبندي به اعتقادات متزلزل باشند و در واقع بتوانند به صورت ناخودآگاه به عنوان مهره گروه انحرافي در مجلس عمل كنند.
و آن راهبردها و فرمانها؛
عروسي پسر آقاي احمدي نژاد با خواهرزاده شهيد كاوه بسيار ساده برگزار شد و يك نوع غذا سفارش داده شده بود. ميهمان هايي كه براي اين جشن دعوت شده بودند، اغلب از دوستان و نزديكان احمدي نژاد بودند. نكته جالب اين جشن اين بود كه به خاطر موضع گيري هاي احتمالي خانواده احمدي نژاد عليه سركرده جريان انحرافي، وي در اين جشن شركت نداشت؛ البته برخي از ميهمان ها هم هماهنگ كرده بودند كه اگر مشايي وارد جشن شد، جشن را ترك كنند.
سردار علي فضلي، جانشين رئيس سازمان بسيج مستضعفين گفت: امروز جريان نفاق با جريان انحرافي و جريان التقاطي پيوند خورده است، بدانيم كه آزمايش مان از گذشته سخت تر شده است.
ستادهاي انتخاباتي جريان انحرافي با محوريت هلال احمر و استفاده از جوانان طرح «پيشاهنگي» در حال تشكيل شدن است. طرح «پيشاهنگي» هلال احمر طرحي است كه توسط جريان انحرافي براي مقابله با بسيج درست شده است و در آن در صدد هستند كه جوانان را در قالب يك شبكه اجتماعي به نام ماه نو جذب نمايند تا اهداف تبليغي آنان را دنبال كنند. در همين راستا بدهي 150 ميليارد توماني دولت به هلال احمر پرداخته شده است.
زهره الهيان عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي با اشاره به بازداشت محمدشريف ملكزاده از افراد نزديك به بقايي و مشايي، گفت: ايشان در قوه قضائيه پرونده دارند و در كميسيون امنيت ملي مجلس نيز در قالب تحقيق و تفحص از شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور، مواردي كه مورد ابهام نمايندگان بود درباره ايشان وجود دارد. از جمله بحث بيانضباطي مالي و بحث مناطق آزاد كه جزء اتهامات آقاي ملكزاده است.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا مباحث اقتصادي در مناطق آزاد مطرح بوده يا مسائل امنيتي نيز مطرح است؟ اظهار داشت: ظاهراً در بحث مناطق آزاد مسائل اقتصادي مطرح است.
عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه گفته ميشود در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور اتهامات امنيتي نيز درباره آقاي ملكزاده مطرح است، خاطرنشان كرد: آنجا هم درباره مدعويني كه در همايش ايرانيان خارج از كشور حضور داشتند، مباحثي مطرح بود كه به لحاظ امنيتي اطلاعاتي اهميت زيادي داشت و وزارت اطلاعات هشدارهاي لازم را در دعوت از برخي افراد معلومالحال داده بود، اما متأسفانه به هشدارهاي وزارت اطلاعات توجهي نشد.
به گزارش صراط نیوز ، الهيان همچنين درباره اينكه آيا بازداشت مديرعامل مناطق آزاد اروند نيز در ارتباط با مسائل اقتصادي بوده و به موضوع ملكزاده ربط دارد يا خير؟ گفت: آنهم بالاخره در واقع به نوعي مطرح است اما اطلاع دقيقي از روند اين موضوع ندارم. اما درباره مناطق آزاد مباحث مالي و فساد اقتصادي مطرح است كه الان در حال بررسي است.
وي در خصوص شايعاتي مبني بر احتمال بازداشت حميد بقايي نيز گفت: من اطلاعي در اين باره ندارم. اما درباره ايشان هم مباحث مناطق آزاد به طور جدي مطرح بود. با اين وجود از روند پرونده ايشان اطلاع كافي ندارم.
عضو كميسيون امنيت ملي مجلس در ادامه اظهار داشت: درباره آقاي مشايي هم مواردي مطرح است و پروندههاي مربوط به وي سير خود را طي ميكند. منتهي از جزئيات آنها اطلاعي ندارم.
الهيان ادامه داد: كميسيون اصل 90 در مجلس به دنبال شكايت برخي نمايندگان از آقاي بقايي و آقاي مشايي، بررسيهايي را انجام ميدهد و مستنداتي دارد. و اين روند در كميسيون مذكور دنبال ميشود.
با توجه به اینکه هم اکنون غضنفری وزیر بازرگانی به عنوان سرپرست وزارتخانه عریض و طویل صنایع و معادن مشغول به فعالیت است ظاهرا برخی تغییر و تحولات در بخشهایی از حوزه صنعت و معدن کشور در حال وقوع است .
سيد محمد حسيني با اشاره تصميم بنگاه خبر پراكني انگليس براي ساخت مستندي عليه پيامبر اسلام (ص) گفت كه قطعا به سهم خود براي مقابله با اين امر ناپسند تلاش ميكنيم. البته واكنشهاي به اين موضوع منحصر با ايران نخواهد بود.
سيد محمد حسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در گفتوگو با فارس، درخصوص تدابير وزارتخانه متبوع خود براي مقابله با تصميم مشكوك بنگاه خبرپراكني انگليس (بي بي سي) براي ساخت مستندي عليه پيامبر اسلام(ص)، گفت: اگر گزارشهاي ما اين خبر را تاييد كند، قطعا به سهم خود براي مقابله با اين امر ناپسند تلاش ميكنيم.
وي در ادامه به واكنشها درخصوص قرآن سوزي در آمريكا اشاره كرد و افزود: در بحث قرآن سوزي به طور جدي وارد عمل شديم و اقداماتي را در اين زمينه انجام داديم. اگر بي بي سي اين كار را انجام دهد قطعا واكنشها منحصر به ايران نخواهد بود بلكه كل كشورهاي اسلامي نسبت به آن واكنش نشان خواهند داد.
حسيني متذكر شد: البته از كشورهاي اروپايي و غربي كه اسلام ستيزي را در دستور كار خود دارند، چنين اقدامات سخيفي بعيد نيست. چرا كه درگذشته نيز عليه مقدسات مسلمانان مانند طراحي كاريكاتور پيامبر (ص) و غيره اقداماتي كرده بودند كه البته با واكنش جدي از سوي جهان اسلام مواجه شد.
وي ابراز محكوميت به چنين كارهايي را تنها بخشي از واكنشها در برابر اقدامات سخيف غربيها بر شمرد و گفت: بايد اقدامات بيشتري براي معرفي پيامبر اسلام انجام دهيم. گرچه ساخت فيلمها و سريالها وي نيز انتشار كتابها در چنين زمينههايي را در دستور كار داريم اما بايد به آن سرعت بيشتري بخشيد.
* كم كاري در مقابله با تبليغات دشمنان عليه مقدسات مسلمانان
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي تاكيد كرد: حجم كاري كه دشمن عليه مقدسات مسلمانان انجام ميدهد به مراتب بيشتر از ما است و در مقابل هم كشورهاي اسلامي متاسفانه در اين باره احساس مسئوليت جدي نميكنند از اين رو ما بايد اقدامات مقابله جويانهاي را نسبت به آنها داشته باشيم و سپس ريشه يابي كنيم كه اهداف آنان از چنين كارهايي چيست.
توجه داشته باشیم که «جریان انحرافی» ادامهی اصلاحات است. به لحاظ مبانی کسانی مانند «خاتمی، سروش، شبستری و …» چه تفاوتی با جریان انحرافی دارند؟ آیا اومانیسم را قبول ندارند؟ پلورالیزم را نگفتهاند؟ از ملیگرایی حرف نمیزدند؟ آیا مهاجرانی نبود که میگفت اصلاً چرا راهیان نور راه افتاده است؟ او نبود که میگفت ما ایام نوروز باید افراد را ببریم در تخت جمشید؟ در مقابل این شیوهی مهاجرانی، مقام معظم رهبری بدون اینکه حرفی بزند عملاً مخالفت کرد و به مناطق جنگی تشریف بردند. راهیان نور؛ با این برخورد عملی ایشان آغاز گردید بنابراین باید مشایی را در تداوم اصلاحات دید. همان اندیشه است، ظاهرش را نگاه نکنیم. چند شاهد را بیان میکنم. در دورهی دوم آقای احمدی نژاد لوح فشردهی ۹۰ [سیاسی] پخش شد، این لوح فشرده فقط به بیان نقطه ضعفهای آقای احمدی نژاد اختصاص داشت اما یکی از نقاط ضعف احمدینژاد، مشایی است که داد مراجع از آن بلند شده است. آقای مصباح پیام داد آقای احمدینژاد،
صراط" - حسين فدايي، دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در پانزدهمين نشست جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي كه عصر ديروز (پنجشنبه) در تالار خاقاني برگزار شد با اشاره به اینکه برخي مسئولان وفاي به عهده نكرده و به طور شايسته در مسير مقام معظم رهبري و شهدا گام برنداشتند در پاسخ به سؤالي مبني بر ارتباط برخي از افراد نفوذي در دولت با اجنه، افزود: در طول تاريخ بشريت همه حكام غير از اولياي خدا و مأموران صالح سعي كردند از ظرفيتهاي اجنه براي خود استفاده كنند؛ جريان انحرافي معجوني از همه فكرهاي غلط ، درست و انديشههاي مندرآوردي است.
اين نماينده اصولگراي مجلس اضافه كرد: در بين شيعيان تلاش اين است كه با انسانهاي اهل كرامت و وارسته ارتباط وجود داشته باشد اما جريان انحرافي از افرادي كه قدرت پيشگويي و پيشبيني دارند وبراي افراد مختلف قابل وصول و حصول است، استفاده ميكند.
وي بر همين اساس به فرزند شهيدي به نام يعقوبي اشاره كرد كه در وادي عرفانهاي كاذب ايدههايي را پرورش ميدهد و عدهاي از فيلمسازان، هنرمندان و اساتيد دانشگاهي مريد وي شدهاند و افزود: اين فرد ادعا ميكند به نور زهرايي رسيده و دست انبياء را در عالم برزخ ميگيرد همچنين پدر خود را قاضي اجنه عنوان ميكند.
به گزارش صراط نیوز فدايي در ادامه به عده ديگري اشاره كرد كه شيطاني هستند و براي رسيدن به اين قدرت به مقدسات توهين ميكنند و هر اندازه اهانتشان بيشتر شود ارتباطشان بيشتر خواهد شد.
وي با بيان اينكه اجنه در همه جا مثل مجلس و دولت هم حضور دارند، تصريح كرد: آنچه كه موجب ميشود انسان مؤمن در مسير صحيح قدم بردارد توكل به خداوند و رفتار منطقي و عقلاني است و ما مكلف هستيم در دنيا با روال معمولي و منطقي كه خداوند و ائمه معصومان به ما ياد دادهاند عمل كنيم.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در پايان خاطرنشان كرد: امام حسين (ع) در كربلا حمايت اجنه را نپذيرفت؛ از اين رو بايد رفتار عقلاني و معمولي را در پيش گرفت.
صراط" - دکتر محمد حسن قدیری ابیانه سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در مکزیک و استرالیا در وبلاگ شخصی خود نوشت:
وقتی در اردیبهشت سال 1386 به عنوان سفیر عازم ماموریت مکزیک شدم روزهای پایانی یک نمایشگاه عظیم آثار تاریخی ایران با استقبال گسترده مردم در موزه آنتروپولوژی (مردم شناسی) مکزیک که مهمترین موزه این کشور است روبرو شده بود. بیش از یک میلیون نفر از این موزه دیدن کردند و موفقیتی بسیار بزرگ محسوب می شد. آقای مشایی رئیس سازمان گردشگری و میراث فرهنگی نیز در افتتاحیه این نمایشگاه شرکت کرده بود.
مطبوعات با آب و تاب فراوان آن را منعکس ساختند و عکس های بزرگی از آن را منتشر می کردند. موزه های دیگری نیز در مکزیک و در سایر کشورها خواستار برگزاری آن شدند. قرار شد در شهر پوئبلای مکزیک نیز این نمایشگاه برگزار گردد.
موزه بر دوران قبل از اسلام تاکید داشت و آثار آن دوران را گرد آوری نموده بود و تقریبا از آثار دوران اسلامی خبری نبود. لیکن آنچه تعجب و تاسف مرا بر انگیخت تعداد قابل توجهی از آثار مستهجن تاریخی بود که در بین این آثار دیده می شد. این مجسمه ها آشکارا و بی شرمانه به اندام های تناسلی مردان و زنان پرداخته بود و در یک مورد نیز معاشقه عریان مرد و زنی را ترسیم می کرد. این مجسمه ها چیزی جز آنچه در ادبیات امروز دنیا صنعت پورن خوانده می شود نبود. قلم از ذکر جزییات این مجسمه ها و انتشار تصاویر آن شرم دارد اما تصاویر آن موجود است.
بقيه در ادامه مطلب
عباس عبدی گرچه سعی کرد که از سخنانش بوی همسویی با جریان انحرافی بلند نشود اما وقتی انتقاد اصولگرایان از جریان انحرافی را “غیراصولی” و “غلط” دانست، ناخواسته بر این موضوع مهر تایید زد.
به گزارش جهان، عباس عبدی، از فعالان جریان اپوزیسیون درباره انتقاد اصولگرایان از جریان انحرافی به دوبچه وله گفت: نقد آن طرف (نقد اصولگرایان به دولت)، یک نقد اصولی نیست. بیشتر یک نقد حذفی است که میخواهند آنها(دولتیها) را حذف کنند.
وی با بیان اینکه “فکر نمیکنم اصلاحطلبها به صورت جدی وارد موضوع انتقاد از جریان انحرافی شوند”، اذعان کرد که ما “ممکن است از این وضعیت استفاده کنیم.”
عبدی بار دیگر مبنای انتقاد اصولگرایان از جریان انحرافی را “غلط” دانست و تلویحا گفت که انتقاد از جریان انحرافی شبیه انتقاد از جریان فتنه است: کسانی از اصولگرایان که قبلا از دولت دفاع میکردند، الان آنها را منحرف میدانند. امروز هم با همان روشها با دولت مخالفت میکنند. یعنی شیوههایشان را تغییر ندادهاند. فقط مصداقهایشان تغییر کرده است، اینکه از چه کسی حمایت میکردند، چگونه حمایت میکردند، با چه کسی مخالفت میکردند و چگونه مخالفت میکردند، بر مبنای شیوههایی غلط بوده است. متاسفانه بخشی از جناح اصولگرا هنوز هم همان شیوهها را پیگیری میکند.
شخصیت های حامی انقلاب اسلامی جریان فتنه و جریان انحرافی را در اهداف و رویکرد همسو می دانند و معتقدند هدف اصلی این دو جریان مقابله با ولایت فقیه، تضعیف مبانی اسلامی جامعه و ترویج سکولاریسم است.
این فعال جریان اپوزیسیون همچنین با استقبال از رویکرد هیات نظارت بر مطبوعات و سخنان علی مطهری، عنوان کرد: اینکه آیا در آینده، هیات نظارت بر مطبوعات به نشریات اصلاحطلب و اصولگرا به یک چشم نگاه کند، با توجه با شناختی که از آقای مطهری در مطبوعات وجود دارد، میتوان اعتماد کرد که او در مقام خود درست میگوید و همانطور عمل میکند که میگوید. اما هیات نظارت بر مطبوعات تنها یک نفر و آقای مطهری نیست. نمیدانم آیا دیگران در هیات نظارت بر مطبوعات هم همین نگاه را خواهند داشت یا نه.
هیات نظارت بر مطبوعات در جدیدترین اقدام خود نشریه اصولگرای “۹ دی” را توقیف کرد زیرا به گفته علی مطهری انتشار آن به نفع “جنبش سبز” و جریان فتنه بوده است
خبرگزاري فارس: وزير اطلاعات با بيان اينكه گروه انحرافي نبايد موجب غفلت ما از فتنه 88 شود، گفت: ديديم اصلاحطلبان آمريكايي كه در فتنه 88 فرار كرده بودند، امروز چگونه خود را نشان دادند و چگونه منافقين كنار آنها لانه كردهاند.
به گزارش حوزه دولت خبرگزاري فارس، حجت الاسلام و المسلمين مصلحي وزير اطلاعات كه در همايش شهداي ترور در حسينيه جماران سخن ميگفت اظهار داشت: امروز گروهك منافقين مثل سال هاي 58 و 59 اقدام نميكند و نبايد انتظار داشته باشيم همانند آن سالها شاهد انفجاراتي شويم كه در آن دكتر بهشتي و 72 تن از يارانش به شهادت رسيد.
* هشدار جدي به مسئوالان براي اقدامات مراقبتي
وي تاكيد كرد كه اين اقدامات ديگر صورت نمي گيرد زيرا آنها متناسب با شرايط امروز اقدام و از نيروها براي اهداف پليد خود استفاده ميكنند از اين رو به همه...
بقيه در ادامه مطلب
به گزارش خبرگزاري فارس، «هفته نامه دانشجويان» در مصاحبه با صادق زيباكلام از قول وي نوشته است: جريان آقاي مشايي اختلافات عميق فكري و نظري با عقبه جريان اصولگرا دارند. مشايي هيچ وقت با اصلاح طلبان و حتي معترضان انتخابات 88 درنيفتاده است و از اين روي وي براي اصلاح طلبان قابل احترام است.
زمانی که تئوریسین های اصلاحات رمز پیروزی خود را در دوم خرداد مهندسی تحرکات سیاسی بر گسل ها و گسست های اجتماعی تعریف کردند،شاید هیچ گاه در مخیله شان نمی گنجید که این راهبرد امروز از سوی کسانی طرح و پیگری شود که مسندشان وام دار و زائیده پایان دولت آنان شد.
اگر یک روز در خیابان خارک تحصیلکردگان استحاله شده چپ به تئوری پردازی برای ورود به قدرت مشغول بودند،دیگر روز در مرکزی مطالعاتی همین تئوری ها روبروی مردی برگ به برگ حفظ و به یاد سپرده می شد که اینک بیش از آنان می اندیشد و باوری خطرناک تر از آنان دارد.باوری که همه چیزش از یک انحراف آغاز می شود.
جریان انحرافی که ظهور و بروزش به شکل ملموس بعد از انتخابات و فتنه 88 دیده می شود برای مسند قدرت ابایی از عاریت گیری از فتنه گران ندارد،تئوری هایی را که روزی مطالعه کرده بود و در فتنه 88 شاهد بود،همچون یک مانیفست مشق می کند وتجربه.
اگر این روزها سندی از اقداماتشان عیان می شود بسیار زود از سطح به عمق می رود و با تغییر تاکتیک،"بازی زیر آب" را دنبال می کند.این بازی اما چیست؟.
جریان انحرافی که این روزها به مدد تکثر و مدل خوشه ای رسانه های خود به مهندسی فضای اجتماعی مشغول می باشد ،بر این باور است که زمانی می تواند به موفقیت خودجهت تغییر ساختار ها منطبق بر اهدافش برسد که بتواند یک چتر فراگیری گسترده و بتواند نیروهای مختلف سیاسی اصلاح طلب،فتنه گر و اپوزیسیون را زیر این چتر گرد آورد.به باور لیدر این جریان آنچه که باعث شد احمدی نژاد در انتخابات پیشین به پیروزی برسد جمع شدن آرای توده ها و نیز آرای حزب اللهی بوده است.اما با توجه به این که جریان مزبور به اهدافی می اندیشد که دارای تعارض عمیق با منظومه فکری نیروهای ارزشی می باشد لذا باید پایگاه اجتماعی آن ها فراخ و گسترده شده و مدل 8-13+25 عملیاتی شود.یعنی با جمع کردن آراء توده +آرای سبزها(اصلاح طلبان+فتنه گران +اپوزسیون) علی رغم از دست دادن آرای نیروی های ارزشی به زعم خود(8 میلیون نفر) می تواند به پیروزی در انتخابات آتی با 30 میلیون رای بیندیشد. بر همین اساس این جریان می کوشد تا در وهله اول با شکل دهی یک نقطه گره سلبی تحت عنوان" تعارض با حاکمیت" نخ تسبیحی را برای جمع شدن طبقات نخبگانی فراهم آورد.
این مساله اما تنها در بعد سیاسی دنبال نمی شود.این جریان تلاش دارد تا به مدد مدلی که کارگزاران در سال های پایانی خود عملیاتی ساخت از برخی از گسست های اجتماعی سود جسته و زمینه بازی را به نحوی تغییر دهد.اگر بخواهیم عریان تر بگوئیم باید گفت که کارگزاران سازندگی پس ازاین که در سیاست های تعدیل اقتصادی خود فشار غیر قابل تحملی را به مردم وارد کرد برای آنکه بتواند فضا را در اختیار بگیرد،معضلات ومسائل فرهنگی – اجتماعی را برجسته کرده و ضمن برانگیختن اعتراضات حول عصبیت های ارزشی تلاش کرد تا مسائل اقتصادی را از سیبل خارج کرده و اعتراضات در این ساحت را به عرصه فرهنگی - اجتماعی شیفت نماید تا ضمن انحراف در افکار عمومی لایه های تغییر را در این ساحت پیگیری نماید.به گونه ای که منجی ای همچون خاتمی برای آنان در دکان دونبشان ظهور و بروز پیدا کرد.
يك استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل سياسي تأكيد كرد: گروه انحرافي يك عقبه اشعريگري، اِخباريگري، سلفيگري و ظاهرگرايي قرار دارد.
عماد افروغ نماينده دوره هفتم مجلس شوراي اسلامي و استاد دانشگاه در گفتوگو با فارس، در پاسخ به اين سؤال كه فكر ميكنيد چرا مقام معظم رهبري در صحبتهاي اخيرشان به جاي خط يا راه امام، مفهوم مكتب امام را مطرح كردهاند و اين مفهوم با راه و يا خط امام(ره) چه تفاوتي دارد، گفت: اينها را نميشود زياد تفكيك كرد. به نظر من مكتب امام رساتر و جامعتر است. يعني وقتي كه ما سخن از مكتب به ميان ميآوريم هم توجه به جهان بيني متفكر را مطرح ميكنيم و هم ايدئولوژي برخواسته از اين جهانبيني را منتقل ميسازيم كه اين حكايت از راه نيز دارد.
*مكتب مفهوم رساتري دارد
شما وقتي بگوييد خط و راه، عمده توجهات معطوف به ايدئولوژي ميشود اما وقتي ميگوييد بقيه در ادامه متن
پدر شهید «امیرحسام ذوالعلی» گفت: ضاربان فتنهگر نباید بدون حساب به حال خودشان رها شوند چراکه این مملکت قانون دارد و ما انتظار داریم، انتقام خون جوانان ما گرفته شود و اگر بخواهیم حرمتشکنی آنها را فراموش کنیم، باید شاهد روزهای سختتری باشیم.
شهید بسیجی «امیرحسام ذوالعلی»، در نخستین روز دی ماه 1365 در خانوادهای مذهبی، انقلابی و متدین دیده به جهان گشود؛ پدر وی «عباس ذوالعلی» در دوران جوانی از مبارزان انقلابی بود که بارها توسط ساواک دستگیر شد.
این مبارز و پیرو راه ولایت پس از دستور تشکیل ارتش 20 میلیونی از سوی امام خمینی (ره)، در پایگاه شهید بهشتی وحیدیه تهران با مسئولیت فرماندهی این پایگاه اقدام به ثبتنام نیروها کرد.
وی با آغاز جنگ تحمیلی در مناطق جنوب کشور، حضور یافت و در اول آذر سال 1359 در جزیره مینو بر اثر اصابت ترکش از ناحیه شکم و دست و پا مجروح شد؛ وی از جمله کسانی بود که در عملیات حصر آبادان نقش مؤثری داشت و از جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس است.
عباس ذوالعلی در سال 1361ازدواج میکند که ثمره این ازدواج 4 فرزند به نامهای امیرحسین، شهید امیرحسام، امیراحسان و محدثه هستند.
شهید «امیر حسام ذوالعلی» از رشادتهای پدر، زیاد شنیده بود و همیشه دوست داشت تا مسیر او را ادامه دهد بنابراین بسیج را به عنوان قلهای برای عروج انتخاب کرد.
در شرايطي كه تيم رسانه اي نزديك به جريان انحرافي هر از چندي خبر دستگيري، حصر و يا بازداشت آقاي مشائي را منتشر مي كنند. دادستان تهران اين شايعات را تكذيب كرد و گفت: در ارتباط با اين پرونده دوازده نفر از منسوبان دولت دستگير شده و تحويل مقامات قضايي شده اند. البته همه اين افراد در دولت مشغول به كار نبوده اند و به شكل هاي مختلف با افراد دولتي در ارتباط بوده اند. وي افزود: در پرونده اين افراد، اتهامات متعدد اقتصادي و مالي مطرح شده كه در كنار آنها جرم هاي مختلفي نيز در پرونده مطرح مي باشد كه به دلايل امنيتي فعلاً قادر به بازگويي آن نيستيم. پرونده اين افراد هم اكنون به دادستاني تهران ارسال شده است و طي مراحل قضايي قرار دارد.
خبرگزاري فارس: فصل مشترك جريان انحرافي و جريان فتنه همان نگاهي است كه تأكيد ميكند بايد از حاكميت دين به صورت شناخته شدهاش در تئوري ولايت فقيه فاصله گرفته و نبايد آن را محور جامعه قرار داد. يكي به اسم تقرب به امام عصر(عجلاللهتعالي) و ديگري با اين توجيه كه عصر جديد، عصر سكولاريسم است در اين نقطه به هم ميرسند.
به گزارش خبرنگار گروه فضاي مجازي خبرگزاري فارس، محمدحسين صفار هرندي وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي در تحليلي درباره نقاط اشتراك جريان انحرافي و فتنه 88 در پايگاه اطلاعرساني برهان گفت: برابر اين پرسش كه آيندهي اصلاحات و اصلاح طلبي چه خواهد شد؟ روشن است كه بايد ابتدا تبيين و تعريفي از اصلاح طلبي و ماهيّت آن داشته باشيم. زماني كه كارنامهي اصلاحات مورد بررسي قرار ميگيرد يك مبدأ براي آن تعريف ميشود كه بروز عيني آن مبدأ بدون ترديد مقطع دوم خرداد سال 76 است. اما بايد گفت اين جريان خلع الساعه به وجود نيامده و به طور حتم يك عقبهي مشخص، دارد. وقتي عقبهي جريان مورد بررسي قرار ميگيرد بايد به تك تك عناصر تشكيل دهندهي آن توجه داشت. به عبارتي اگر مجموعهي اصلاحات يك گروه بود اين امكان وجود داشت كه آنها را جرياني قلمداد كنيم كه از بيست سال پيش به وجود آمده و در مقطعي صرفاً با تغيير نام به اين نقطه رسيده است.
پس وقتي كه اين جريان به دقت بررسي گردد، ديده ميشود كه يكپارچه نبوده و داراي تنوع و گوناگوني مشخصي در درون خود ميباشد. گروههاي تشكيل دهندهي جبههي دوم خرداد، 17 الي 18 گروه بودند كه برخي از آنها مانند «حزب مشاركت» در مقطع انتخابات هنوز شكل نگرفته و بعد از پيروزي آقاي خاتمي متولد شدند. ولي برخي ديگر نظير «كارگزاران، مجمع روحانيون، انجمن اسلامي معلمان و دفتر تحكيم وحدت به اعتبار اتحاديهي انجمنهاي اسلامي سابق و ...» از قبل وجود داشتند. شايد بتوان گفت در رأس اين گروهها آن كه بيشتر از همه مدعي بوده و براي خود يك حق پدرخواندگي هم قائل ميشد، «مجمع روحانيون» بود.
بايد عنايت داشت كه سابقهي تشكيل مجمع روحانيون به انشعاب يك گروه از بطن جامعهي روحانيت مبارز برميگردد لذا ميتوان ريشهي اين جريان را در جامعهي روحانيت مبارز جستوجو نمود بنابراين بايد گفت خواستگاه ابتدايي اين جريان درون انقلاب بوده است.
در مورد سازمان مجاهدين انقلاب هم بايد به اين گونه عمل كرد. سازماني از هشت گروه به هم پيوسته كه پيش از انقلاب با اعتقاد به مبارزه مسلحانه شناخته شدهاند، تشكيل شد .برخي از اعضاي اين سازمان به شدت تحت تأثير روش مبارزاتي «مجاهدين خلق» بوده و انتخاب نام «مجاهدين انقلاب» نيز براي تداعي اين مسأله بود. اما بر همراهي و همنوايي با انقلاب اسلامي تأكيد ميكردند.
اين مجموعه داراي طيفبنديهايي بود كه شاخهي بهزاد نبوي، فدايي، ذوالقدر و ... در رأس آنها بودند. اين طيفها نيز تضادهايي داشتند كه در نهايت منجر به جدايي آنها شد. جالب است كه برخي از آنها كه در جبهه دوم خرداد نيز حضور داشتند در مقطعي در حزب جمهوري اسلامي هم بودهاند.
لذا در بررسي هر گروه و حتي هر شخصيتي ملاحظه ميشودكه با گذشت زمان دچار دگرديسيها و تغيير و تحولات شخصيتي، فكري و مشربي ميشوند.
با اين مقدمه بايد گفت، وقتي پيشينهي جريان اصلاحطلب در مقابل وضعيت امروز آن قرار ميگيرد، هيچ تعريف واحدي از آن نميتوان داشت. به عبارتي نميتوان گفت كه آنها همان مجمع روحانيون سابق و لاحق هستند. همچنين نميتوان ادعا كرد كه كليت اين جريان، معادل سازمان مجاهدين انقلاب يا كارگزاران يا مشاركت است.
اين گروهها هريك تشكيل دهنده يك جبهه بودهاند كه يك هدف مشترك را دنبال كرده و البته به لحاظ اعتقادي، فرهنگي و سياسي نيز پيوندهايي دارند.
در اين بين درگيريهاي نظري دو جريان راست و چپ روحانيت حداكثر مرزبندي ميان اين دو گروه را تشكيل ميدهد. عنصر وفاق بخش گروههايي كه در دههي 60 به عنوان گروههاي چپ محسوب ميشدند مواضع اقتصادي بوده كه دولت را عنوان عامل اصلي در عرصهي اقتصاد ميدانستند. در مقابل جريان راست، معتقد بود كه مردم و بخش خصوصي بايد در اين حوزه فعالتر باشد. همچنين تقسيم بندي ديگري كه گروههاي سياسي را در دههي 60 از يكديگر جدا مينمود اين بود كه يك دسته به حضور حداكثري دين در جامعه معتقد بودند و عمدهي تشكيل دهندگان آن چپها به شمار ميآمدند. در مقابل نيز عدهاي حضور حداقلي آن را مطرح ميكردند.
مورد ديگر ميزان نزديكي گروهها به انقلاب از سويي و تمايز آنها با گروههايي از جمله ليبرالها، مليگراها و منافقين و ... از ديگر سو به شمار ميآيد.
تمايز ديگر در حوزهي سياست خارجي بود كه برخي معتقد بودند دشمني با كشورهايي چون آمريكا و اسراييل و مانند اينها يك دشمني آشتي ناپذير و ابدي است و برخي اين ميزان تعصب را نداشته و يا حداقل اينگونه ابراز عقيده نميكردند؛ البته اين مسأله مطلق نبود.
همان طور كه در بسياري از موارد راستها نيز همان موضع تند و تيز ضد آمريكايي را ميگرفتند يا آنكه بعد از رحلت امام در مقطعي كه چپها تا حدي تنازل كرده و برخي از آنها بحث رفاقت با آمريكا را مطرح كردند اين مسأله انتقاد راستها را به همراه داشت.
*عامل اصلي تمايز ميان چپ و راست
تصور بنده اين است كه شكاف و نقطهي تمايز اصلي ميان دو مشرب چپ و راست سابق -كه بعدها در دگرديسيهاي متعدد به اشكال مختلف در ميآيند- يك نوع نگرش شبه عقيدتي است كه نمود عيني آن نگاه روشنفكرانه به دين در مقابل نگاه متعبدانه به آن ميباشد. لذا اگر از گروههايي كه در دوم خرداد 76 به هم پيوستند علت اين پيوستگي مورد سؤال واقع شود گذشته از بحث ائتلاف انتخاباتي، نگاه روشنفكرانهي كانديداي آنها به دين و به مسايل انقلاب و نظام - در مقابل نگاه بسته و ارتجاعي- به عنوان عامل اصلي وفاق آنها مطرح خواهد شد اما علت درگيري جريان روشنفكري و جريان تعبد ريشه در كجا دارد؟ وقتي سابقهي اين دو، بررسي ميگردد ملاحظه ميشود كه در يك دوره دعواي درون ديني و برون ديني مطرح است.
برجستهترين نمود اين مسأله در دعواي بين چپهاي ماركسيست با مذهبيها بوده كه درگيريهاي دههي 40 در ايران به شمار ميآيد. كمونيستها و سوسياليستهاي آن روز كه ماركسيسم را به عنوان علم مبارزه ميشناختند به عنوان جريان تراز و جريان روشنفكري معرفي شده و هر كس كه اين مسأله را نميپذيرفت از رژيم شاه گرفته تا حوزهي علميّه، به عنوان مرتجع معرفي ميگرديد. ارتجاع از ديد آنها به معناي نرفتن زير بار تفكر سوسياليستي كه تفكر تراز روشنفكري آن موقع محسوب ميشد، بود.
شايان ذكر است مقطعي در اواخر قرن 19 نيز كه ماركسيسم چندان موضوعيّت نداشت، تفكر ليبرالي غربي با انديشههاي جمهوري خواهي و دموكراسي خواهي به عنوان تراز روشنفكري مطرح بود.
در اين ميان برخي از نيروهاي مذهبي يا از باب شيفتگي نسبت به آرمانهاي ماركسيستي مثل عدالتخواهي و مانند اينها و يا از باب مرعوب شدن در برابر اين انديشهها تحت تأثير اين جريان قرار گرفتند. لذا با تلفيق آموزههايي از انديشههاي ماركسيستي و انديشههاي اسلامي معجوني درست شد كه بعدها تفكر التقاطي «مجاهدين خلق» نام گرفت.
اين تفكر التقاطي در اواخر دههي 40 و اوايل دههي 50 سايهي خود را روي محيط روشنفكري ديني مياندازد؛ و اينجاست كه جنگ بين نگاه روشنفكرانه و نگاه متعبدانه هر روز بالا ميگيرد. تا جايي كه با خروج شاخهي غيرديني و ماركسيستي رخنه كرده درون مجاهدين خلق، ضربهاي به جريان روشنفكري وارد ميشود.
و اين شرايط گرايش نگاه تعبدي را تقويت كرد. همين مسأله به دست مايهاي در آستانهي انقلاب تبديل شد. به گونهاي كه وقتي امام(ره) به عنوان يك رهبر روحاني پيش قدم شد، تمايل به سمت ايشان بيشتر از تمايل به گروههاي روشنفكر مثل مجاهدين خلق و مانند اينها بود.
اين جريان علي رغم داشتن تشكيلات پردامنه و وسيع، در ذيل هيبت و هيمنهي امام(ره) ذوب و محو شدند. چرا كه در انقلاب نگاه تعبدي به عنوان نگاه مبنا مطرح بود؛ اما آيا اين نگاه تعبدي منافاتي با داشتن نگاه نوانديش نسبت به مسايل دين داشت؟ بايد گفت خير! چرا كه حضرت امام(ره)، خود در رأس نوانديشان قرار داشتند.
در اين بين پرسشي مطرح است كه هم اينك وارثان آن تفكر طرد شده توسط مردم، انقلاب و امام(ره) چه افراد و جريانهايي هستند؟ به عبارتي ميتوان بخشهايي از آن را در تفكرات امثال مجاهدين انقلاب شاخهي «بهزاد نبوي»، شاخهاي از دفتر تحكيم وحدت كه به تكيه بر نگاه روشنفكري اصرار داشت، نفراتي از مجمع روحانيون كه خود را مبراي از نگاه متعبد به مسايل ديني ميدانستند، عناصري از حوزويان كه از نگاه تعبدي برائت ميجستند و نگاه روشنفكرانه را تعقيب ميكردند نظير «مجتهد شبستري» و «كديور» جستوجو نمود.
*ائتلاف با ليبرالها
با گذشت زمان ملاحظه ميشود كساني كه حتي تا يك دورهاي با هم رقيب محسوب ميشدند، مانند ليبرالها كه به شدت با مجمع روحانيون و نيز با مجاهدين انقلاب زاويه داشتند ، همسو ميشوند. همان طور كه با بررسي نشريهي «عصر ما» در سالهاي 74 -75 به وضوح مواضع تند عليه جريان ليبرال در آن ديده ميشود. لكن پس از چند سال اين نگاه تلطيف شده و رفته رفته به اين سمت ترغيب ميشود و در نهايت به طور رسمي اعلام ميكند كه ما با ليبرالها مشكل نداشته و در كنار هم فعاليت خواهيم كرد.
از اينجا نگاه آنها در مورد حضور دين در جامعه كه يك نگاه حداقلي است به صورت رسمي اعلام ميشود. بدين معنا كه دين در ساحت مسايل اجتماعي بايد حداقل مداخله را داشته باشد. همانگونه كه از ظواهر امر پيداست اين نگاه طبعاً با نظريهي «ولايت فقيه» سازگار نميباشد. لذا به تدريج شاهد انتقادهاي ايشان به مباني انقلاب و ولايت فقيه هستيم. به عنوان نمونه «محسن كديور» در مقالات مفصلي ادعا ميكند كه خود حضرت امام(ره) هم از احساسات انقلابي مردم سو استفاده كرد و در آن هياهويي كه گل كرده بود حرف خود را به كرسي نشاند. در حالي كه اگر مردم فرصت انديشيدن درست را در اين خصوص داشتند زير بار ولايت فقيه نميرفتند.
طبعاً در اين نگاه، كاركرد دين، حداكثر يك رابطهاي قلبي ميان مؤمنان با خداي خويش است. همهي كاركرد دين همين است كه اگر انسانها ديندار باشند روابط اجتماعي سالمتري خواهند داشت. ولي دين نبايد به عنوان يك راهنماي عمل و يك آموزه براي گردش امور مبنا قرار گرفته و در جامعه حكومت بكند.
در اين شرايط، اين جمع آرام آرام هويّت واحد خود را به جامعه معرفي ميكند. در يكي از شمارههاي نشريهي «كيان» در مقالهاي «سنت نوين روشنفكري» يا «روشنفكري نوين ديني» مورد بررسي قرار ميگيرد. اين مقاله در بيان خصوصيات جريان روشنفكري تصريح ميكند كه آنها بر خلاف جريان سابق، معتقد هستند كه عقل و انديشه متكي به مباحث عقلاني – و نه تعبد- بايد محور باشد. ضمن اينكه بايد تكليف از جامعه رخت بربند و حق جايگزينش شود. آقاي «سروش» تأكيد داشت كه «جامعهي مدرن جامعهي حقوق مداران است نه تكليف مداران».
به نظر ميرسد اين مسأله هم از جمله واردات دورهي روشنفكري اروپا به كشور است. به نحوي كه انسان را غير مكلف و صاحب حق قلمداد كرده و او را از پاسخگويي مبرّا ميداند.
خصوصيت ديگر اين سنت نوين روشنفكري آن است كه تابع حماسه نيست. حماسهاي كه در چپ دههي 60 ، شور انقلابي ايجاد ميكرد. وقتي در اين دوره حماسه سركوب ميشود، روح سازش كاري جاي آن را ميگيرد. به عنوان مثال مطرح ميكردند كه ما در گذشته يك چيزي بر ضد آمريكا گفتيم. لكن دوران حماسه گذشته و ميتوان گفت كه ما اشتباه كردهايم.
اگر گروههاي مختلف تشكيل دهندهي جبههي دوم خرداد مورد تحليل واقع شوند ديده ميشود عامل كنار هم قرار گرفتن اينها فارغ از مباحث اقتصادي، سياسي و ... اين است كه آنها در يك نقطه به گونهاي به يك تجديد نظر طلبي نسبت به سابقهي فكري و فرهنگي خود رسيدهاند و همانگونه كه قيد شد ريشهاش در نگاه روشنفكرانه به مقولهي دين است.
امروز هر قدمي كه اين جريان برداشته به سمت نزديكتر شدن به اهداف روشنفكري بوده است. لذا در اين مسير از يك سو متحد كساني خواهند شد كه لاييك يا سكولار هستند. از سويي ديگر با گروهي از اهالي دين، كه از قبل اعلام كردهاند كه دين نبايد در عرصهي سياست وارد بشود مثل «انجمن حجتيه» و گروههاي مشابه پيوند ميخورند. فلذا يك معجوني متشكل از افرادي كه شايد به لحاظ فكري متحجرترينها بودند، نظير انجمن حجتيه و مانند اينها و تصورشان اين بوده كه از انسان، هيچ كاري جز انتظار امام عصر(عجلاللهتعالي) ساخته نيست تا آن كساني كه اصلاً براي دين هيچ مأموريت اجتماعي قائل نيستند همچون لاييكها و سكولارها پديد ميآيد. به گونهاي كه چنانچه از هر گروه ديگري نيز ريزشي صورت گيرد - به اين معنا كه معتقد باشند بايد پر و بال دين را از دخالت در امور اجتماعي سياسي چيد- وارد اين مجموعه ميشود. به عنوان نمونه جرياني كه معتقد به مهدويتي است كه در آن، مسير اعمال ولايت، يك مسير شهودي است و نه مسير و ترتيبي كه سلسله مراتب طبيعي داشته باشد، از اين دست ارزيابي ميشود.
نگاه مبناي شيعي معتقد است كه در عصر غيبت، مرجعيت پاسخگويي به مسايل مستحدثهي جامعهي مسلمين به عهدهي دين آگاهاني است كه نائب عام امام عصر(عجلاللهتعالي) محسوب ميشوند؛ اگرچه ارتباط مستقيم با امام ندارند اما در مجراي دين حكمراني كرده و نظر آن را بيان ميكنند كه خود امام معصوم روشن كرده است. اين مسير فقهات و مرجعيت ديني در فقه تشيع است.
اما كساني هم معتقد هستند كه اعمال ولايت امام عصر(عجلاللهتعالي) هيچگونه سلسله مراتبي نداشته و امام عصر(عجلاللهتعالي) با يك يك آحاد مؤمنان رابطهي مستقيم برقرار نموده و به آنها تكليف ميكنند. لذا هر مؤمني ميتواند از راه شهود به ساحت امام عصر(عجلاللهتعالي) رسيده و از ايشان دستور بگيرد. بنابراين فلسفهي حكومت ديني با اين نگرش خود به خود منتفي ميشود.
آقايان اصلاح طلب به دليل تمكينشان در برابر انديشهي روشنفكران به تدريج به اين نقطه رسيدهاند. در اين ميان برخي از آنها جسارت بيان كردن اين مباحث را به صورت جديتر داشته كه شاخهي سكولار را تشكيل ميدهند. برخي ديگر نيز همچنان در رو دربايستي بوده و خود را شاگردان معنوي امام(ره) ميخوانند لكن متحدان فكري خود را از بين سكولارها انتخاب ميكنند.
طبيعي است در شرايط كنوني اگر اين جريان قصد يارگيري از ميان جريان اصولگراي فعلي را داشته باشد به حلقههايي از اينها متصل ميشود كه در مجموع به آن نگاه روشنفكرانه نزديك باشند. به عبارت دقيقتر جرياني كه معتقد به وجود حكومت ديني در عصر غيبت نيستند شامل اين مسأله ميشود. به طور مشخص بايد به جريان شهودي اشاره داشت كه معتقد است امام عصر(عجلاللهتعالي) در دورهي غيبت به صورت مستقيم با افراد ارتباط برقرار نموده فلذا نيازي به حضور سلسلهي مراجع، روحانيان و دين شناسان از اين دست وجود ندارد.
جريان منحرفي كه به تازگي بروز يافته اگرچه حقيرتر از آن است كه نظريه پردازي نمايد لكن همين ايده را تعقيب ميكند؛ تا جايي كه سركرده آن، پايان عصر اسلامگرايي و آغاز عصر انسان را اعلام مينمايد. عصر انسان در حقيقت، همان دورهي اومانيسمي است كه سالها پيش در غرب مطرح شد و جريان روشنفكري هم از آنجا ريشه گرفت. حال اين جريان نيز ارجاع به اومانيسمي ميدهد كه در آن محور همهي كائنات هستي، انسان بوده و تكليف الهي در آن هيچگونه موضوعيتي ندارد.
در اين ميان بعضي شواهد و قرائن، گواه اين است كه در خفا شاخههايي از دو جريان انحرافي و فتنه در حوزهي عملكردي با هم مرتبط ميشوند. بعضي از چهرههاي شاخص اصلاحات با اين تحليل، كه تا حدي كاركرد گرايانه است نميگويند كه ما با جريان انحرافي يك اتحاد فكري داريم بلكه معتقدند آنها گروهي هستند كه توانستهاند مركزيّت نظام را به چالش بكشانند و اين درست همان خواستهي اساسي ما است. چرا كه اين امكان وجود دارد كه ما در آينده هم فرصت حضور مستقيم در صحنه را نداشته باشيم. گروهي كه شايد بتواند از اين فرصت بهره ببرد، آنها هستند. پس ميتوانيم در منافع مشترك با يكديگر نوعي اتحاد ايجاد كنيم. به عنوان مثال صحبتهاي آقاي «علي ربيعي» مبني بر اينكه اظهارنظرهاي فلاني به چيزهايي كه ما ميخواستيم خيلي نزديك است و چنانچه ما نامزدي براي انتخابات نداشته باشيم، ميتوانيم روي او سرمايه گذاري كنيم.
به هر روي فصل مشترك آنها همان نگاهي است كه تأكيد ميكند بايد از حاكميت دين به صورت شناخته شدهاش در تئوري ولايت فقيه فاصله گرفته و نبايد آن را محور جامعه قرار داد. يكي به اسم تقرب به امام عصر(عجلاللهتعالي) و ديگري با اين توجيه كه عصر جديد، عصر سكولاريسم است در اين نقطه به هم ميرسند.
حکم انفصال از خدمت حمید بقایی باز هم حاشیه ساز شد. صبح امروز رييس ديوان عدالت اداري از تجديدنظرخواهي حكم انفصال از خدمت «حميد بقايي» خبر داد. اما از اعلام قطعی خودداری کرد. این در حالی است که سازمان میراث فرهنگی از نقض حکم حمید بقایی خبر داد.
حجتالاسلام و المسلمين محمدجعفر منتظري درگفتوگو با ايسنا، با اشاره به تقاضاي تجديدنظرخواهي معاونت حقوقي رياست جمهوري درخصوص حكم 4 سال انفصال از خدمت «حميد بقايي» گفت: «راي تجديدنظرخواهي صادر شده، ولي به جهت برخي اشتباهات در راي صادره، قرار است اين راي مجددا مورد بررسي قرار گيرد.»
رييس ديوان عدالت اداري كه حاضر نشد، هيچ توضيحي دربارهي مفاد راي صادره بدهد، تاكيد كرد كه قطعا اين راي در تجديدنظر مورد رسيدگي قرار گرفته و پس از رفع اشكالات شكلي راي قطعي اعلام خواهد شد.
اما خبرگزاری ایرنا به نقل از روابط سازمان میراث فرهگی و گردشگری اعلام کرد که شعبه تشخيص ديوان عدالت اداري حكم انفصال 'حميد بقايي' رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي را نقض كرده است.
در همین حال علياكبر بختياري، مديركل حوزه رياست ديوان عدالت اداري در گفتوگو با فارس در خصوص اظهارات مطرح شده در خصوص نقض حكم انفصال از خدمت بقايي اظهار داشت: اين شعبه تصميم به نقض حكم انفصال گرفته اما بلافاصله بعد از آن، دادرسان اين شعبه اعلام اشتباه كردند و اين پرونده براي رسيدگي به اين اشتباه به شعبه ديگر تشخيص ارسال شده است.
به گفته بختياري قضات اين شعبه ابتدا تصميم به نقض حكم انفصال بقايي گرفتند و بعد از اينكه متوجه اشتباه خود شدند، پرونده با نظر رئيس ديوان عدالت اداري، براي رسيدگي به شعبه ديگر ارجاع شد.
ديوان عدالت اداري به دليل استنكاف «حميد بقايي» از اجراي راي ديوان كه مربوط به زمان رياستش در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بود، بر اساس ماده 37 قانون ديوان عدالت اداري مصوب سال 85، معاون اجرايي رييسجمهور را به چهار سال انفصال از خدمات دولتي محكوم كرده بود.
رسا: آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، در جمع شماری از نخبگان سیاسی و فرهنگی سراسر کشور در چهاردهمین همایش دفتر پژوهش های فرهنگی در مجتمع فرهنگی یاوران مهدی(عج) قم به تبیین شگردهای جریان انحرافی و چگونگی مبارزه با آن پرداخت.
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه همه در اعمال و رفتار خود دارای نقص و عیب هستیم تصریح کرد: اگر توقع داشته باشیم برای تصدی پست های کشور اسلامی کسانی انتخاب شوند که هیچ نقص و عیبی در رفتار و فکر و اخلاقشان نباشد باید فقط منتظر ظهور امام زمان(عج) باشیم و این همان تفکر تفریطی هاست که می گفتند این کارها فایده ندارد و باید بنشینیم تا امام زمان(عج) بیاید.
وی با تاکید بر اینکه حکومت عدالت امیرمومنان یک الگوی مناسب برای ما است بیان داشت: ریزش در مسؤولین زمان حضرت علی نیز وجود داشت به طوری که برخی از والیان و استانداران حکومت امیرالمومنان از سران لشکر عمر سعد در کربلا شدند.
آیت الله مصباح یزدی با اشاره به اینکه نباید در مسؤولین منتظر عصمت باشیم، اظهار داشت: این اشتباه است که به دلیل وجود نقص در مسؤولین، رای ندهیم بلکه در هر انتخابی باید سعی کنیم اصلح نسبی را برگزینیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به این سوال که برخی می گویند این کاری بود که خودتان کردید و حالا باید نتیجه آن را هم ببینید، گفت: نه آن روز که برای انتخاب شخصی زحمت کشیدیم تحت تاثیر بودیم و نه امروز تحت تاثیر هوچی گری ها و تبلیغات منفی قرار می گیریم بلکه در هر زمان هر چه که احساس کنیم تکلیف است با تمام توان انجام داده ولو با وظیفه و تکلیف سابق جور نباشد.
آیت الله مصباح یزدی در ادامه افزود: بنده قبلا از بعضی اشخاص که شما خوب می شناسید به دلیل جلوگیری از ضرر به نظام بسیاردفاع می کردم که البته همان زمان در بین موجودین بهترین بودند و بعدها همان اشخاص از ریزش های انقلاب شدند.
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به این شبهه که برخی می گویند آیا این حادثه قابل پیش بینی نبود، بیان داشت: خداوند انسان را مختار آفریده و ممکن است بعد از یک عمر گناه، توبه کند مانند حر و یا پس از یک عمر زهد و پارسایی در آخر ریزش کند که باید خیلی مراقب بود.
وی فسادهای پیچیده و عمیق را نتیجه برنامه ریزی دقیق ابلیس از سالیان قبل دانست و اظهار داشت: این فساد بسیار پیچیده می تواند بزرگترین نعمت الهی را که با تقدیم هزاران شهید به دست آورده ایم زیر و زبر کند.
آیت الله مصباح یزدی افزود: برنامه ریزی شیطان آنقدر دقیق و جامع است که پس از مهیا کردن زمینه ها یک نفر را از لایه های درونی بیرون می آورد و او شبکه ای را تشکیل می دهد تا بزرگترین نعمت الهی در طول تاریخ اسلام را از بین ببرد.
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه شاید با یک فرمول صد عضوی بتوان دلایل این انحراف عظیم را یافت تصریح کرد: باید بدانیم از کجا می خواهند ما را فریب دهند و در این راه از چه شگردهایی بهره می برند.
آیت الله مصباح یزدی شگردهای جریان انحرافی را شیطانی دانست و گفت: در پاسخ به کسانی که می گویند این آدم قد و قواره اش اینقدر نیست که اینکارها را انجام دهد باید گفت که مدرس اصلی این جریان انحرافی ابلیس است البته به برخی می گویند اینها لیاقت آن را ندارند که عنوان جریان را داشته باشند و باید به آنها گروهک انحرافی گفت اما هر چه آنان تجربه شیطنت نداشته باشند اما ابلیس با تجربه چندین هزار ساله به کمک اینها آمده است.
وی با اشاره به اینکه قرائنی مبنی بر تاثیر گذاری بر رئیس جمهور از طریق وسائل غیر عادی وجود دارد اظهار داشت: این شخص منحرف با این بهانه که فوق العاده است و ارتباطات معنوی با امام زمان(عج) و اصحاب ایشان دارد تاثیر عجیبی بر رئیس جمهور گذاشته و اعتمادش را جلب کرده است.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: صرف اینکه یک نفر عمامه ای بر سر بگذارد و یا خود را اهل زهد و پارسایی و ارتباط با عوالم دیگر نشان دهد نمی توان به وی اعتماد کرد، گرچه که برخی از روی ساده لوحی گول این افراد را هم می خورند.
آیت الله مصباح یزدی یکی از شگردهای این جریان انحرافی را معرفی سرکرده آن به عنوان یک انسان مقدس و متدین و اهل ارتباط دانست و تصریح کرد: یکی از ترفندهای این جریان این است که می گوید ما غیبت کسی را نمی کنیم و نسبت به دشمنان اسلام نیز تبری نمی جویند که این از جلوه های نفاق است.
وی افزود: نمی شود کسی از دینداری و تدین حرف بزند و از امریکا و اسرائیل به عنوان دشمنان قسم خورده بشریت تبری نجوید و نسبت به آنان بدگویی نکند که این از ریشه های نفاق در این جریان است.
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه بعضی وقت ها غیبت کردن واجب می شود، ترفند مشابه معاویه در این زمینه را خاطر نشان کرد و گفت: وقتی معاویه جهت گرفتن بیعت برای ولایتعهدی یزید خدمت امام حسین(ع) رفته بود در پاسخ به آقا که فرموده بودند با یزید سگ باز شرابخور بیعت نمی کنم، گفته بود اما یزید درباره شما اینجور بدگویی نمی کند که شما می گویید.
آیت الله مصباح یزدی تفکر تصوف را در جریان انحرافی مشهود دانست و اظهار داشت: در این تفکر به جای امام زمان(عج) مسئله انسان کامل را مطرح می کنند و مقام امامت را یک مقام معنوی می دانند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در تشریح زوایای مختلف تفکر تصوف بیان داشت: برخی از متصوفان قطب خود را انسان کامل می دانند و این مسئله پس از مرگش به پسرش منتقل می شود.
وی افزود: از نظر متصوفان امامت یک روح و نورانیت است که هر کس به آن مقام برسد با آن اتحاد پیدا می کند و این دسته از افراد معمولا تمایل ندارند که بگویند حجت بن الحسن(عج) زیرا این با عقایدشان سازگار نیست.
آیت الله مصباح یزدی ریشه برخی از تفکرات این جریان را در فلسفه غرب دانست و تصریح کرد: این جریان خطرناک برای منحرف کردن هر بخش از جامعه یک برنامه مشخصی دارد که باید هوشیار باشیم و به وظیفه خود عمل کنیم.
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) مبارزه با کسانی که قصد براندازی نظام و اسلام را دارد، واجب دانست و تصریح کرد: اگر بدانیم کسی قصد خیانت دارد و با او مبارزه نکنیم گناه کرده ایم و باید جواب بدهیم که چرا با دیدن جریان انحرافی به تکلیف خود عمل نکرده ایم.
وی یکی از شگردهای جریان انحرافی را بی توجهی به احکام الهی دانست و گفت: اینها می گویند احکام الهی ظواهر است و باید روح احکام باشد نه ظاهر آن، که این انحراف جدی از خط امامی است که تا آخر عمر از نماز ایستاده دست بر نداشت.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در روز ۱۴خرداد تصریح کرد: معظم له یکی از ویژگی های مهم خط امام را معنویت و عمل به احکام الهی دانست که عبور از آن انحراف جدی و خطرناکی است که جامعه را تهدید می کند.
آیت الله مصباح یزدی با اشاره به اینکه برخی در تبلیغات انتخابات شعار اطاعت از رهبری سر دادند اما در عمل انتظار ما را محقق نکردند گفت: میزان سنجش عملکرد مسؤولان، ولایت فقیه است و با حرکت در خط ولایت و توسل و دعا به همراه بصیرت، تلاش و مجاهدت می توانیم از گردنه های پرخطر عبور کرده و پرچم را به دست امام زمان برسانیم
انحراف مقوله ایی نسبی است و برای تشخیص و ارزیابی انحراف، اصولی لازم است تا اگر شخص یا گروهی از آن فاصله گرفت ، نسبت به آن اصول و خط سیر منحرف نامیده شود و ای بسا جریانی از یک نگاه …
“موهوم و غیر واقعی” بودن جریان انحرافی تایید شد.
به گزارش صراط نیوز ،رسانه ها اخیرا از صدور بخشنامه ایی در خبرگزاری جمهوری اسلامی خبر دادند که در آن از خبرنگاران این خبرگزاری خواسته شده است تا اخبار مرتبط با جریان انحرافی را پوشش نداده و به آن نپردازند.
در این بخشنامه دلیل این دستور، “موهوم و غیر واقعی” بودن جریان انحرافی دانسته شده که راس جریان فتنه توانسته است “عناصر ساده اندیش جریان اصولگرا” را برای مقابله با آن همراه و همصدا کند.
نکته مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد، آنستکه انحراف مقوله ایی نسبی است و برای تشخیص و ارزیابی انحراف، اصولی لازم است تا اگر شخص یا گروهی از آن فاصله گرفت ، نسبت به آن اصول و خط سیر منحرف نامیده شود و ای بسا جریانی از یک نگاه منحرف شناخته شده و از زاویه ای دیگر و نسبت به مبانی دیگری منحرف نبوده . کاملا پایبند و در خط باشد.
لذا با توجه به سخنان “عناصر ساده اندیش جریان اصولگرا” که طی چند ماه اخیر پیرامون این جریان و انحراف آن سخن بر زبان رانده اند، می توان اصولی را برای این جریان در نظر گرفت که به شرح زیر است:
۱٫ ادعای داشتن رابطه با امام زمان(عج)
۲بی توجهی به ارزشهای اسلامی و ترویج ارزشهای ایران پیش از اسلام
۳تلاش برای تضعیف نقش مراجع و علمای دینی
۴٫مخالفت با ولایت فقیه
۵٫مباح دانستن بیت المال برای دخل و تصرفات شخصی و پی گیری اهداف گروهی
۶٫مجاز دانستن توسل به قدرتهای شیطانی و مطرود از نظر دین مبین اسلام مانند جن گیری و رمالی
۷٫برقراری ارتباط با اجانب وبیگانگان
۸٫توسل به وسایل مختلف برای پیگیری اهداف
۹٫ترویج عرفانهای کاذب
۱۰٫بی اشکال دانستن تفاوت بین ظاهر و باطن و پیگیری منافقانه اهداف
البته اصول فوق بخش مهمی از مطالبی است که در طی چند ماه اخیر از سوی اکثر “عناصر ساده اندیش جریان اصولگرا” مطرح شده است ، حال اگر کسی به این اصول پایبند بوده و با تلاش و مجاهدت و سرلوحه قرار دادن آن گام بردارد،منحرف نامیدن آن شخص و گروه با توجه به این اصول بسیار غلط و ناصواب است و در واقع کسانی که اعتقادی به این مبانی ندارند منحرف محسوب شده و قابل سرزنش هستند.
متعجبیم چرا دستگاه محترم قضایی نسبت به منحرفین با تعریف فوق هیچ واکنشی نشان نداده و انحراف ایشان از اصول مطرح شده را پیگیری نمی کند.دستگاه قضا باید بداند اگر خود دل در گرو این جریان انحرافی ندارد باید قبل از اینکه نتوان هیچ اقدامی انجام داد ، هرچه سریعتر طومار این جریان انحرافی که متاسفانه بخش عظیمی از مسوولان و مردم در رده های مختلف را در می گیرد، در هم بپیچد.
مدتي است كه حوادث ناگوار طرح ريزي شده توسط فرقه انحرافي، كام شيرين حاميان پرشور دكتر احمدي نژاد - كه حماسه باشكوه 22 خرداد را آفريده اند - تلخ كرده است. اين تلخكامي وقتي به اوج خود رسيد كه فتنه گران مطرود ملت نيز وارد معركه شده و تلاش كردند تا از آب گل آلود شده توسط فرقه انحرافي، ماهي خود را صيد نمايند. فتنه گران كه تمامي تلاششان براي ريزش آراي دولت اصولگرا تا به حال ناكام مانده بود، با خوشحالي تمام از فرصت به دست آمده اين چنين طعنه زدند كه ملت در انتخاب رئيس جمهور اشتباه كرده است، چرا كه سرانجام مشخص شد «احمدي نژاد» نيز در برابر رهبري خواهد ايستاد و تسليم حكم حكومتي نخواهد شد!
كمي دقت نظر در اين ادعا مي تواند مغالطه فتنه گران را آشكار ساخته و نقشه و ترفند اين جريان را براي تخريب رئيس جمهور دولت اصولگراي دهم نقش بر آب سازد. براي اين كار كافي است تصور شود كه اگر موسوي به قدرت رسيده بود، چه وضعيتي در كشور حاكم بود.
1- اگر امروز بعد از گذشت شش سال از قرار گرفتن «مردي از جنس مردم» در رأس قوه مجريه، شاهد بروز برخي خطاها در تصميم گيري به واسطه نفوذ برخي جريان هاي انحرافي هستيم و همين قدر خطا را نيز هواداران رئيس جمهور تاب نمي آورند، بايد گفت كه در صورت به قدرت رسيدن سران فتنه، هر روز بايد منتظر چنين اقداماتي با شدت و حدت بيشتري مي بوديم.
عدم تبعيت از رهبري و ايستادگي در برابر حكم ولايي، يكي از اولويتهاي اصلي و استراتژيهاي كليدي بود كه فتنه گران براي دولت آينده به رياست موسوي طرح ريزي كرده بودند. اين جريان بر اين باور بود كه آنچه موجب شد تا جريان دوم خرداد ناكام بماند، عدم ايستادگي و مخالفت صريح خاتمي با فرامين و رهنمودهاي رهبري بود! و همين امر موجب شد تا برنامه هاي ساختارشكنانه دوم خرداد كه در قالب سناريوي توسعه سياسي دنبال مي شد، بي اثر بماند. همه به خاطر دارند كه «مصطفي معين» در انتخابات رياست جمهوري نهم به عنوان نماد اين جريان ساختارشكن با اين شعار به ميدان آمده بود كه چيزي به نام «حكم حكومتي» را قبول نداشته و تسليم آن نخواهد شد!
هر چند معين در آن انتخابات با بي رغبتي ملت، جايگاهي بهتر از مقام پنجم را كسب نكرد و توطئه فتنه گران شكست خورد، اما بار ديگر اين جريان آمده بود تا كار ناتمام دوران دوم خرداد و خاتمي و معين را اين بار با چهره بازي خورده و متوهمي چون ميرحسين موسوي در دوره دهم رياست جمهوري به اتمام رساند. توطئه اي كه با عدم اقبال اكثريت ملت در 22 خردادماه 88 بار ديگر ناكام ماند.
2- سناريوي فتنه گران براي عبور از ولايت فقيه، برنامه اي نبود كه توسط لايه اي از مشاوران و افراد ذي نفوذ طرح ريزي و به سران فتنه القا شود، بلكه توطئه اي بود كه بي شك در صورت رسيدن به قدرت، رأساً توسط سران فتنه دنبال مي شد. اين در حالي است كه حادثه پيش آمده در دولت دهم، سناريويي بود كه توسط جرياني انحرافي و نفوذ كرده طرح ريزي شده و متأسفانه با ترفندي، رئيس جمهور را نيز غافلانه وارد اين بازي كردند.
حوادث پس از انتخابات و تلاش سران فتنه براي تحقق سناريوي براندازانه كودتاي مخملي و ايستادگي تمام عيار در برابر فرامين رهبر معظم انقلاب اسلامي اين ادعا را به خوبي ثابت مي كند كه اين افراد در صورت كسب قدرت نيز قصد ايستادگي در برابر ولي فقيه را در سر مي پروراندند. اين در حالي است كه رئيس جمهور منتخب مردم بارها تبعيت و ارادت خود را به رهبري انقلاب اعلام داشته و خود را ملزم به پيروي از فرامين ايشان مي داند.
3- نكته ديگر واكنش هواداران اين دو گروه نسبت به حادثه پيش آمده است. تقريباً مي توان گفت تمامي دوستداران و علاقه مندان دكتر احمدي نژاد هنگامي كه از اين حوادث تلخ مطلع شدند، بلافاصله ضمن ابراز نگراني و انتقاد، خواستار بازگشت وي از راه اشتباه و تبعيت مطلق و بدون چون و چرا از مقام معظم رهبري شدند. به واقع اين هواداران در اختلاف پيش آمده همچنان در خط صحيح اصولگرايي - كه حمايت از ولي فقيه زمان است - باقي ماندند و نامزد مورد علاقه خود را مقصر دانستند.
اما در صورت به قدرت رسيدن بازي خورده اي چون موسوي، به ضرس قاطع مي توان گفت كه در سناريوي تقابل رئيس جمهور با رهبري، اغلب رسانه ها، گروه ها و شخصيتهاي حامي وي، به دفاع از موسوي و به مخالفت با رهبري وارد ميدان مي شدند؛ اقدامي كه متأسفانه نمونه هايي از آن در دوران دوم خرداد، همچنان در اذهان به خاطر مانده است.